این حسین کیست که همه عالم دیوانه اوست…
این حسین کیست که یک عالم همه مخلص اوست…
این حسین کیست که همه جهان مدیون اوست…
یا اباابدالله
ایا جرئت خواهم کرد در روز قیامت؛در چشمان زیبایت بنگرم…؟!
ایا لیاقت ان را دارم،که در کنار شما به ایستم…؟!
ای کاش بودم روزی که یک جهان بی حسین شد..🥀
ای کاش بودم؛و به خواهر داغدارت دلداری می دادم….
کی خواهم فهمید ،که چه کشیده ای در روز عاشورا…
اخر مگر کسی به اندازه حسین معصوم است؟!….
ای قربانت شوم ،ای حسین جان.
ای حسین جان،ایا اجازه هست برایت گریه کنم…؟!
ایا اجازه دارم ،نامت را بر زبان بیاورم…؟!
اخر شبی در روضه ات جان می دهم…
حسین جان:
کمک کن
کمک کن
کمک کن
اقا حسین،می شود برایتان جان بدهم؟!
اقا حسین،می شود هرروز و هرشب به جایتان درد بکشم؟!
اقا حسین،می شود به جای شما هر روز به جنگ روم؟!
ای حسین همه بی کسان عالم…
می دانم که حواست به ما هم هست…
اگر نبودی،آیا اصلا منی،هم وجود داشت؟!
اگر نبودی،ایا جهانی وجود داشت؟!
روزی باید هزاران مرتبه خدارا شکر کرد از وجودت….
کی گفته است که حسین دیگر قدیمی شده است…؟!
کی گفته است که حسین از یادها رفته است…؟!
مگر عاشقی برای اهل بیت و حسین،زمان و مکان یا سن دارد؟!
در هر مکانی،در هر سنی عاشقی برای حسین پابرجا است…
ای یا حسین؛
کاش بیشتر قَدرت را می دانستیم…
کاش بیشتر فدایت می شدیم…
کاش بیشتر برایت گریه می کردیم…
البته هنوز هم دیر نیست؛
همین الان و همین لحظه…
دوستت داریم حسین جان،
دوستت داریم حسین جان،
و دوستت داریم حسین جان…
* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.