رویداد آنلاین و رایگان داستان نویسی و رعایت اصول نویسندگی - پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰

من، یک آشپز هستم.

نویسنده: ماهان خلیلی

من یک آشپز حرفه‌ای هستم؛ آشپزی را در کودکی از مادرم فرا گرفتم و پس از مدت کمی متوجه شدم به آن علاقه دارم. در سنین نوجوانی بودم که تصمیم گرفتم آشپزی را به عنوان شغلم انتخاب کنم.
اکنون، یک آشپز حرفه‌ای هستم و در یک رستوران بزرگ کار میکنم.دیگران که دست‌پخت من‌را میخورند، نمیتوانند هیچ ایرادی از آن بگیرند، چون در کارم حرفه‌ای هستم.
البته تمامش همین نیست؛
من یک آشپز و قاتل حرفه‌ای هستم؛سراغ افراد بی‌خانمان میروم، آنها را میزدم، چند روزی شکنجه‌یشان میکنم و در نهایت از گوشتشان غذا درست میکنم. میدانید، گوشت انسان‌های ترسیده خوشمزه است.
شاید گوشت توهم خوشمزه باشد؛ به زودی میفهمیم، مگر نه؟

 

* این داستان بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.

نویسنده: ماهان خلیلی
تصویر وضعیت حق نشر:

وضعیت حق نشر:

حق نشر این نوشته برای داستان نویس نوجوان و نویسنده آن محفوظ است.

2 نظرات

  1. Avatar
    احمد می گوید:
    12 بهمن 1401

    تحلیل روان شناختی داستان من یک آشپز هستم .
    نویسنده ، داستان را با ضمیر اول شخص مفرد ، ( من ) روایت کرده است ، اما باید توجه داشت که در این نوع داستان ها ، من ، انسان نوعی است .
    همه‌ی انسان ها به بیماری سادیسم ( دگر آزاری ) مبتلا هستند از خفیف ترین درجه تا شدید ترین آن . در داستان من یک آشپز هستم ، یک بیمار سادیسمی حاد ، توصیف شده است که هر کس می تواند خود را به جای آشپز بگذارد و از خود سوال کند که چقدر رفتار سادیستی دارد و در کجای طیف رفتار دگر آزاری قرار می گیرد ؟
    آیا همه‌ی ما ، همان آشپز با شدت کمتر نیستیم ؟
    اگر شرایط برای فراهم باشد ، رفتار دگر آزاری نخواهیم داشت ؟
    آیا ما با رفتار نادرست خود فقط به خاطر لذت و ارضای تمایلات خود ، به صورت ناخودآگاه ، باعث آزار
    و رنج دیگران نمی شویم ؟
    آیا ، نویسنده ، با داستان آشپز می خواهد بگوید :
    همه‌ی ما همان آشپز داستان هستیم ؟ شاید .
    به قول مارگوت بیکل ، شاعر آلمانی :
    همدیگر را می آزاریم ،
    بی آنکه بخواهیم .
    نقد :
    یک بیمار سادیستی ، از آزار دیگران لذت می برد و این نکته ای است که در داستان آشپز ، از زبان راوی به خوبی بیان نشده است .
    با آرزوی موفقیت برای نویسنده‌ی نوجوان ، آقای ماهان خلیلی .

    پاسخ
    • Avatar
      ماهان خلیلی می گوید:
      12 بهمن 1401

      درود بر استاد عزیزم.
      ممنونم از نکاتی که به آنها اشاره کردید، برای نوشتن داستان‌های بعدی، حتما به این نکته‌های ارزشمند توجه خواهم کرد.

      پاسخ

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *