برای اینکه بتوانیم داستان بنویسیم ابتدا باید ایده داشته باشیم، در ادامه به چند نمونه از ایدهیابی اشاره میشود.
فهرست مطالب
Toggleایدهیابی از طریق خوابی که دیدهاید
چیزهایی مانند ترسها، آرزوها و الهامها قسمت عمده رویاهای انسان را در خواب تشکیلل میدهند که در قالب نمادها و نشانهها با او صحبت میکنند. بنابراین شما میتوانید آنچه را که در خواب میبینید را یادداشت کنید؛ چراکه با ردیابی عناصر تکرار شونده آن میتوانید خود را بهتر بشناسید.
البته این مورد را هم باید اضافه کنیم که برخی از رویاها ترسناک یا دردناک هستند؛ آن دسته از داستانها و رمانهای ترسناک که با خواندن آنها لرزه به اندام انسان میافتد، پیش از آنکه باعث ایجاد ترس در مخاطب شود، روح و روان نویسنده را بارها دچار تزلزل کرده است.
با این همه نویسنده کسی است که به امید یافتن موضوع به عمق خاطرات خویش بارها سفر میکند تا بتواند با استفاده از تجربههای پیشین خود بهترین موضوع را برای نوشتن پیدا کند.
ایدهیابی از طریق یادداشت اتفاقات روزانه
یکی از روشهایی که باعث ایجاد ایده برای نوشتن میشود، یادداشت کردن وقایع و اتفاقاتی است که در طول روز برای نویسنده اتفاق میافتد. داشتن دفترچه خاطرات میتواند یکی از مشکلات ایدهیابی را برای نویسنده نو قلم را حل کند
با این همه، هر نویسنده معتبر و صاحب سبک برای فتح قلههای موفقیت از همین جا مسیر خود را آغاز کرده است.
بنابراین اگر چه زندگی در دنیای مدرن، فرصت زیستن در لحظه را از انسان دریغ میکند؛ اما کافی است که در تکاپوی روزمره فرصت و انگیزهای برای خواندن و نوشتن فراهم، و در همین موقعیتها، رویدادهای روزانه خود را در یک پاراگراف یادداشت کنید.
ایدهیابی از طریق تفکر
یکی دیگر از روشهایی که به وسیله آن میتوانید به ایده دلخواه خود برای نوشتن دست یابید، استفاده از تفکر و کمک گرفتن از ذهن است. برای این مورد میتوانید روزانه ساعتی را برای قدم زدن اختصاص دهید؛ حال این پیاده روی یا قدم زدن شما میتواند در حیاط منزل، پارک، رفتن به بازار یا هرجایی که دلخواهتان باشد صورت گیرد. به خاطر داشته باشید وقتی پیاده روی میکنید از گوش دادن به موسیقی پرهیز کنید و فقط چیزهایی را گوش کنید که در آنجا میشنوید مثل صدای پرندگان. همچنین اجازه دهید ذهن آزادانه به هرجا که دوست دارد برود، به او فرمان ندهید که به چه بیندیشد و به چه نیندیشد. بعداز آنکه از پیاده روی بازگشتید در یک پاراگراف آنچه را که به آن اندیشیدهاید بنویسید؛ شما بعدها به وسیله همین یادداشتها میتوانید موضوع برای نوشتن داشته باشید.
ایدهیابی از طریق مطالعه مواد خام
یکی از شیوههای سودمند در یافتن ایده مطالعه کتابهایی است که به شما ایده میدهند. برای مثال اگر به دنبال نوشتن داستانهایی هستید که شخصیت دچار روان پریشی است، ابتدا باید کتابهای روانشناسی را مطالعه کنید و بفهمید که شخصیت روان پریش چه ویژگیهایی دارد؛ سپس با مطالعه داستانهایی که شخصیت آن روان پریش است، میتوانید نوع نوشتن اینگونه داستانها را ببینید، در پایان شما باید داستان خود را باتوجه به آموختهها و تجربهها بنویسید. این مهم به اسطوره و تاریخ، عرفان، عشق، نجوم، جامعه شناسی و…. نیز صدق میکند.
ایدهیابی از طریق دیدن فیلم
یکی از روشهایی که میتوانید به وسیله آن ایده برای نوشتن داستان بیابید دیدن فیلم است. همه ما فیلم و سریالهایی برای تماشا کردن داریم؛ اگر به فیلم خاصی علاقهمند هستید یا بازیگر محبوبی دارید، میتوانید با دنبال کردن آن فیلم یا فیلمهایی که آن بازیگر محبوب شما در آن نقش بازی میکند، برای داستانتان ایده پیدا کنید. به این صورت که یک سکانس آن فیلم را در ذهن خود نگه دارید و به دلخواه خود روی کاغذ بنویسید؛ بعدها با گسترش دادن این متن یک داستان خوب میتوانید از آن بنویسید.
ایدهیابی از طریق گوش دادن به سخنان اطرافیان
اگر به دنبال نوشتن داستان عامیانه هستید، یکی از بهترین روشها برای یافتن ایده همانا گوش دادن به سخنان و صحبتهای اطرافیان درباره کسی یا چیزی است. برای مثال اگر شما دوست دارید دعوای بین عروس و مادرشوهر را به صورت طنز بنویسید، ابتدا باید چندین گونه ازین مناقشهها را ببینید و به صحبتهای آنان را گوش دهید که چیزهایی میان آنان رد و بدل میشود؛ حالا شما یک موضوع برای نوشتن داستان طنز دارید.