طبق تجارب بسیاری از نویسندگان، محیط و تجهیزاتی که با شخصیت و سبک کار نویسنده هماهنگ باشد موجب میشود تا احتمالاً وی صفحه خالی پیش رویش را نهایتاً با محتوایی قابل قبول پر کند. در واقع ممکن است محیط ایدهآل به طور خودکار قوه نگارشتان را به جنب و جوش وادارد.
اگر امکان استفاده از محیط کاری مجللی را داشتید، چه چیزهایی به کارتان میآمد؟ به این فکر کنید که دوست دارید چطور مطالعه کنید، به چه صدایی حساسید، حواستان چطور پرت میشود، نظم و ترتیب کاریتان چگونه است و آیا به حضور کسی در کنارتان نیاز دارید و کلاً طبیعتتان چطور است؟ برای مثال خود من به طرز عجیبی به صدا حساسام. اگر در نزدیکیام ساعتی تیکتاک کند، ناخودآگاه فقط این صدا را میشنوم. اگر هنگام مطالعهام موسیقی پخش شود، نمیتوانم آن را بفهمم؛ چون کلمات ترانه یا ضرباهنگ آن حواسم را پرت میکند. صداهای تکراری، مثل خشخش پیوسته پنجه سگ هنگام تمیز کردن پاهایش یا سروصداهای بلند و گوشخراش اره برقی، از اتاق فراریام میدهد. به عبارت دیگر، برای نوشتن به اتاق ساکت و ساعتی آرام نیاز دارم.
بعضی از نویسندهها اگر از محل کارشان چشمانداز اطراف دیده شود، حواسشان پرت میشود؛ چون هر چیزی که چشم آنها را بگیرد تمرکزشان را به هم میزند و فکرشان را منحرف میکند. اما برای نویسندههای دیگر ممکن است محیط دلپذیر الهامبخش و مشوق خلق اثر باشد. شاید پنجرهای رو به باغ یا دیدن طلوع خورشید بر فراز منظره شهرتان آرامش و تمرکز لازم را برای نوشتن در بهترین حالت به شما بدهد. اگر منظره بیرونی در دسترس نیست، گلهای تر و تازه روی قفسه کتابهایتان یا تصویری از آخرین سفر یا عکس دستهجمعی خانوادگی میتواند الهامبخش شما جهت القای بهترین کلمات یا تکمیل طرح اولیه رمان جناییتان باشد. حتی اگر محدوده کار شما آشپزخانه یا گوشه زیرزمین باشد و موقع خواب همه از آن استفاده میکنید، شاید چسباندن پوستر یا نقاشی آرامشبخش، مهیج یا جنجالی همان چیزی باشد که برای جاری شدن جوهره نوشتن در وجودتان به آن نیاز دارید.
داستان کوتاه زمینهای برای نویسندگی خلاق
فهرست مطالب
Toggleتعریف داستان کوتاه
آیا داستان کوتاه صرفاً یک رمان کوتاه است؟ تفاوت بین داستان کوتاه و رمان کوتاه چیست؟ اغلب نویسندگان، ویراستاران و ناشران داستان کوتاه را در دسته داستانهایی با چند هزار کلمه، که معمولاً از 5000 کلمه بیشتر نیست، طبقهبندی میکنند. رمان کوتاه معمولاً از داستان کوتاه طولانیتر است و ممکن است بین 5 تا 40 هزار کلمه داشته باشد. مارین گی وین، نویسنده مادر گنجشک، داستان کوتاه را اینطور تعریف میکند: تکهها و برشهایی از روشنترین و سیاهترین لحظات زندگی. داستان کوتاه، در بهترین شکل، زندگی در کپسول است.
کلمه کلیدی در درک داستان کوتاه همان “داستان” است. در یک کلام بهترین داستانهای کوتاه قصه زاویه دید، صداها، افکار و اعمال را برای ما تعریف میکند و به ما کمک میکند آن را درک کنیم و به لحظات جذاب زندگی ربط دهیم. آنچه از گفتار و رفتار شخصیتها در لحظات سرنوشتساز زندگی یاد میگیریم به ما بصیرت درک شرایط انسانی را میدهد و شخصیت انسانی ما را میسازد.
داستان کوتاه چیست؟
بسیاری از کسانی که برای نخستین بار دست به نگارش داستان کوتاه میزنند و نیز آنان که با ادبیات سر و کار دارند نمیدانند داستان کوتاه چیست. شاید این گفته اغراقآمیز بنماید، اما حقیقتی است و این خود بدان معنی است که بسیاری از مبتدیان این فن، “فرم” اثری را که میخواهند بیافرینند نمیشناسند و نتیجه این ناآشنایی هم البته، جز ناکامی نیست. نویسندهای که بدینسان با هدف خویش بیگانه است ممکن است سرانجام “طرحی” یا قصهای یا بیوگرافی مختصری، یا فانتزی سادهای یا “رمانچهای” بپردازد، لیکن اگر داستان کوتاه بیافریند این آفرینش را به جز تصادف بر چیزی نمیتوان حمل کرد، چه در واقع تیری است که به خطا بر هدف خورده است.
به جرأت میتوان گفت که در ادبیات، چیزی دشوارتر از تعریف ساده داستان کوتاه نیست. اما به هر حال باید دانست که داستان کوتاه چیست و با دیگر کارهای ادبی چه تفاوتی دارد.
مشخصات داستان کوتاه
داستان کوتاه را میتوان به یاری خصوصیات زیر از دیگر آثار باز شناخت:
- طرح منظم و مشخصی دارد.
- یک شخصیت اصلی دارد.
- این شخصیت، در یک واقعه اصلی ارائه میشود.
- در “کلی” که همه اجزاء آن با هم پیوند متقابل دارند شکل میبندد.
- تأثیر واحد را القا میکند.
- کوتاه است.
حال، خصوصیات ممیزه فوق را به قالب تعریف در آورده میگوییم:
داستان کوتاه اثری است کوتاه که در آن نویسنده به یاری یک طرح منظم شخصیتی اصلی را در یک واقعه اصلی نشان میدهد و این اثر بر روی هم تأثیر واحدی را القاء میکند.
باید توجه داشت که داستانهای کوتاه اصولاً یک شخصیت اصلی بیشتر ندارند و به ندرت اتفاق میافتد که دو شخصیت یک داستان در اهمیت از هر حیث با هم برابر باشند.
بیشتر داستانهای کوتاه با واقعه واحدی که در زندگی یک یا دو شخص از اشخاص داستان روی داده سر و کار دارند. توجه به این نکته نویسنده تازهکار را از بسیاری خطاها مصون خواهد داشت. بدیهی است که این یک آیین خشک و لایتغیر نیست: در بسیاری از داستانهای کوتاه عده اشخاص داستان زیاد است و در قسمتی از آنها آکسیون (رشته وقایع) داستان، زمان قابل ملاحظهای را در بر میگیرد. لیکن به هر حال بهتر است که نویسنده تازهکار این نکته را از نظر دور ندارد.
منابع:
هنر داستان نویسی، یونسی ابراهیم، انتشارات نگاه، چاپ سیزدهم، 1396
همه چیز درباره نویسندگی خلاق، کرول وایتلی و چارلی شلمن، ترجمه: مهدی غبرایی، انتشارات سوره مهر، چاپ اول، 1396
چگونه داستان بنویسیم، اسماعیل لو صدیقه، انتشارات نگاه، چاپ سوم، 1389