میخواهیم با قدمهای ساده و خلاصه داستاننویسی را شروع کنیم. در زیر به طور مختصر شرح این هفت قدم را میدهیم:
فهرست مطالب
Toggleقدم اول: وسایل خود را جمعآوری کنید.
برای نوشتن یک داستان، به دفترچه یادداشت خوشدست، قلم یا مداد، و تخیل نیاز دارید.
قدم دوم: با انتخاب عنوان شروع کنید.
شما نمیتوانید داستانی بدون عنوان داشته باشید، درست است؟! در تصویر بالا میتوانید چند عنوان برای داستان را مشاهده کنید.
راهنمایی:
- عنوانی را انتخاب کنید که قبلاً کسی استفاده نکرده باشد! این سختترین مرحله است چون درباره عنوان باید تحقیق کنید تا مطمئن شوید تکراری نیست.
- عنوان شما باید مربوط به خود داستان باشد. یعنی در داستان اومده باشد، مانند “هری پاتر” یا “سنگ جادو” که در خود کتاب زیاد استفاده شده.
- عنوان شما باید خلاقانه باشد. هیچکس عنوانهای خستهکننده را نمیپسندد! مثلاً عنوانهای “نام من این است…” یا “دفتری برای زندگی” معمولاً انتخاب نمیشوند. در داستان شما قدرتهای نهفتهای وجود دارد، اما اگر عنوان شما خلاق و جذاب نباشد، کسی متوجه نمیشود که داستان شما چقدر شگفتانگیز است!
قدم سوم: انتخاب شخصیتها
حالا، کتاب شما به چند شخصیت نیاز دارد! قهرمان، آدم ناتوان، مغز متفکر جنایتکار… شخصیتهای شما میتوانند هر چیزی باشند: سرباز، نجار، قاتل ترسناک، یا هر چیزی که میتوانید تصور کنید.
اول خواننده خود را در نظر بگیرید. اگر برای یک بچه شش ساله داستان مینویسید، نمیتوانید داستانی پر از خشونت و وحشت داشته باشید. پس شخصیتهای داستان باید متناسب با گروه سنی خواننده باشند.
چند نمونه شخصیت:
– مریم: شخصیت اصلی داستان، که بر اثر بیماری میمیرد.
– حامد: عاشق مریم، قوی، شجاع، باهوش.
– سعید: دلگرمکننده، حامی، شوخ.
– زهرا: بهترین دوست مریم، که بر اثر سرطان میمیرد.
راهنمایی:
- شخصیت شما باید نامی داشته باشد که برای مخاطب جذاب باشد یا نامی باشد که خواننده آن را به یاد بیاورد.
- شخصیت میتواند بر اساس افراد واقعی باشد، حتی اگر آنها را نشناسید. مثلاً شخصیتی که هوشمند است و بر اساس تکنولوژی کار میکند، میتواند بر اساس شخصیت استیو جابز باشد.
- اطمینان حاصل کنید که توضیحات مفصلی در مورد شخصیتهای خود ارائه دادهاید. توصیفهای دقیقتر مانند “موهای مریم به رنگ نارنجی آتشین بود و تا کمرش میرسید” تصویر بهتری از شخصیت میدهد.
قدم چهارم: خط داستان – طرح
هر داستانی نیاز به طرح دارد. بدون طرح، داستان شما بیمعنی و ترکیبشده خواهد بود! اگر کتابی معنایی نداشته باشد، هیچکس تمایل به خواندن آن ندارد.
راهنمایی:
- مطمئن شوید که خط طرح شما منطقی است. شروع داستان باید با دقت باشد و پایانش هم مطابق طرح داستان باشد.
- از روشهای مختلف سازماندهی مانند نمودار جریان استفاده کنید.
- از افزودن عناصر زیاد به داستان خودداری کنید. به عنوان مثال، اضافه کردن شخصیتهای زیاد میتواند خواننده را گیج کند.
قدم پنجم: تقویت واژگان و تصمیمگیری در مورد دیدگاه خود
واژگان خود را تقویت کنید. هر داستان به انتخاب واژههای متنوع و جذاب نیاز دارد. کلماتی مانند “خوب” و “چیزها” به عنوان مثال، توصیفی جذاب ندارند. از واژگان توصیفی و دقیق استفاده کنید.
راهنمایی:
- از کلمات توصیفی و دقیق استفاده کنید تا بتوانید آنچه را که میخواهید توصیف کنید.
- برای پیدا کردن جایگزینهای مناسب، از لغتنامه و اینترنت استفاده کنید.
قدم ششم: ساختار جمله و تنوع
ساختار جمله در داستاننویسی حیاتی است. استفاده از بندهای یکنواخت خواننده را خسته میکند. از جملات ساده و متنوع استفاده کنید.