

پاییز
سرآغاز هر نامه نام خداست که بی نام او نامه یکسر خطاست چشمانم را می بندم و پاییز مکان های سرتاسر پر از برگ های
سرآغاز هر نامه نام خداست که بی نام او نامه یکسر خطاست چشمانم را می بندم و پاییز مکان های سرتاسر پر از برگ های
آفتاب رعنا با رافت از سوی سپهر دست نوازش میکشد بر رویای پاییز. انبوهی از اندوه برهنگی بر دوش درختان سنگینی میکند، نسیم هر دم،دم
متولد سال اسبم . نامم تیدا است . به معنای دختر خورشید . هرروز صبح با صدای مرغان دریایی از خواب بیدار می شوم. موسیقی
دوباره پاییز باکوله باری ازعشق واحساس آمده.لباس های درختان را از رنگ سبز به نارنجی وزرد وقهوه ای تغيير داده.اوبا سلیقه خودش کارمیکند. رنگ های
بار و بنهی هجرتم را میپیچم و قصد صحرای سرسبز میکنم. لحظهی ورود، سنگفرش سبزه، اصواتِ قدم رنجه را نجوا میکند و کتِ خستگیام را
پاییز، همان رفیق گرمابه گلستان زمستانِ عاشق ما. زمستان فرهادِ ما نمی دانست که پاییز همان خسروی شیرینِ بهار است. برگ های زرد و سرخت
داستان نویس نوجوان یک تیم فعال در حوزه ادبیات و داستان نویسی کودکان و نوجوان است که فعالیت خود را از سال ۱۳۹۶ به صورت رسمی شروع کرده است…
© کلیه حقوق این وب سایت برای داستان نویس نوجوان محفوظ می باشد.
طراحی و بهینه سازی شده توسط اشکان حاسبی