رویداد آنلاین و رایگان داستان نویسی و رعایت اصول نویسندگی - پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰

برچسب: داستانهای ارسالی

داستان های ارسالی

شب‌هایی با مهتاب بزرگ

سلام.  –  سلام عزیزم.  – وای …تو…تو میتونی حرف بزنی ؟  – وقتی میدونی اینقدر غافل گیر میشی پس چرا سلام میکنی؟  – اممممم….  –

داستان های ارسالی

ترس

سردرگمی حسی ست عجیب و دیوانه کننده، حسی که میشه گفت چند روزی میشه که من رو به خودش آلوده کرده ….. حدودای ساعت یازده

داستان های ارسالی

دوست خوب رزی

یک روز رزی از خواب بیدار شد به خاله نرگس صبح بخیر گفت. بعد اینکه مسواک زد، صبحانه اش را کامل خورد و تا خواست