داستان نویس نوجوان ۷ ساله شد!🎉 ۶۵٪ تخفیف ثبت نام در دوره جامع آموزش داستان نویسی آغاز شد. این فرصت را از دست ندهید.

انفرادیِ آزادی

مترجم: ابوالفضل میرزاآقایی

رخنهِ درِ زندان کم‌تر و کم‌تر می‌شد و دختر نور خورشید را به سختی می‌دید. آزادی برای همیشه از بین می‌رود و دیگر تنها در خواب برای سرنوشتش تصمیم خواهد گرفت.
نجوای جسورانه پرواز در سرش ترقه بازی می‌کرد، اما دختر خوب می‌دانست هیچ راه فراری وجود ندارد.
لبخندی زد و به صورت داماد نگاه کرد:
+قَبِلتُ، قبول می‌کنم

نویسنده: تینا ملبورن

 

* این داستان بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.

مترجم: ابوالفضل میرزاآقایی
تصویر وضعیت حق نشر:

وضعیت حق نشر:

حق نشر این نوشته برای داستان نویس نوجوان و نویسنده آن محفوظ است.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *