طلوع خورشید تابان
صدای هیاهوی گنجشکان
صدای رقص باد در میان درختان
وموسیقی اهورایی
که چون زمزمه ای لرزان
چون صدای نفس سرد زمستان
چون صدای گریه ابر بهاران
یا صدای چک چک قطره باران
یا صدای نغمه آتش سوزان
یا همان نعره اقیانوس و طوفان
که از صدای وحشی باد درختان
به گوش می رسد
* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.
10 نظرات
بسیار زیبا و عالی بود😍
چه کار قشنگ و هوشمندانه ای که دست به قلم بردی ،روح ت را آمیخته با زبان هنر رشد میدهی دخترم
حوریه جان خیلی شعر لطیفی بد. من به تو افتخار می کنم
شاعر عزیز، حوریه خانم از حس و حال شعر لذت بردم
ممنونم🙏🏻🍀
به زیبایی و لطافت موسیقی بود نثرت. 🙂
چقدر عالی بود
شاعر هنرمند حوریه خانم، از شعر زیبایت لذت بردم.
منتظر شنیدن بقیه ی اشعارت هستم.
موفق باشی♥♥♥
بسیار عالی حوریه جان موفق باشی
خیلی لذت بردم از شعر زیبات حوریه جانم سرشار از لطافت و سادگی در عین حال پر معنا 👌🏽
بسیار عالی و ساده و زلال گفتی. ادامه بده دوست خوب🌿💪