غروب می آید و ماه در می آید و ستاره ها دور ماه جمع میشوند آسمان انگاری مویی بلند و سیاه که بر روی آن مروارید هایی هستند که از دور به ما چشمک میزنند مروارید هایی کوچک و بزرگ که بعضی وقت ها هم در آسمان می دوند و محو میشوند شب دیدن چهره ماه کامل با میلیارد ها ستاره در آسمان خیلی جذاب و دیدنی و گاه ممکن است در آسمان شهاب سنگ یا چند ستاره دنباله دار دیده می شود شب آسمان لباس زیبایش را بر تن میکند و خیلی جذاب میشود لباس با نور های چشمک زن و ماهی که در وسط آن با لباس بلند و زیبا دیده میشود و دیدنه این همه شگفتی خیلی لذت بخشه کاش میشد همه ی این زیبایی ها را در یک شیشه زندانی کرد تا از نزدیک نگاهی کرد به آنها و آن را کسایی ببینند که نمی توانند راه بروند و در خانه خانه نشین هستند کاش میشد روی ستاره ها سوار شد و در عمق آسمان رفت و زیبایی های خدا رو از نزدیک تماشا کرد
* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.