ای ستاره من، آرزویی دارم…
آرزویی از جنس امید،
از نوعی عجیب،
از جایی غریب…
ای ستاره من، آرزویی دارم…
به طول افق،
به عرض زمان،
به حجم عالم…
ای ستاره من! آرزوی تو چیست؟
از جنس چیست؟
به رنگ کیست؟
می دانم…
خوب می دانم کسی نیست
که آرزوهایت را
از عالم خیال بدرقه کند…
می دانم کسی نیست که برای تو
مثل تو برای من باشد
لیک تو باز رهسپار این راهی
هم اینجا و هم آنجایی…
در خواب و در رویایی
تو باز می آیی اینجا
کناره این همه رویا
گوش می دهی به حرف ها
می سازی عشق را
از پس ابر ها…
تقدیم به همه ستاره های تنها 🙂
* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.
3 نظرات
خیلی خوب بود 👍
بسیار ستودنی ✨
چه قشنگ