اطلاعیه: بسیاری از بخش‌ها و امکانات وب‌سایت داستان نویس نوجوان در حال بازطراحی هستند و قابلیت دسترسی به آن‌ها وجود ندارد. برای اطلاع بیشتر از وضعیت این نگارش، بر روی علامت تعجب عبارت نسخه آزمایشی کلیک نمایید.

نسخه آزمایشی

نسخه ۱.۰: رونمایی از نسخه آزمایشی داستان نویس نوجوان

نسخه ۱.۱: معرفی مسابقه تابستانی ۱۴۰۳ و تغییرات جرئی دیگر

نسخه ۱.۲: انتشار نسخه جدید صفحه اصلی مجله داستان نویس نوجوان

نگارش 1.24
17 شهریور 1403

حسین آرام جانم

نویسنده: فردوس اولادامرعلی

حسین، آرام جانم
حسین، روح و روانم
حسین، زیباترین زیبایی دست خدا
بیا اینجا ببین، چقدر آدم اومده
همشونم فقط به عشق تو اومدن…
یه روز عجیبیه عاشورا، چه جای غریبیه کربلا
همه رو یک دفعه با یک حال عجیبی یه‌جا جمع میکنه
تنها روزایی که میشه، گریه کرد؛ حتی غریبانه، جوریکه نگن چرا؛
خدا ساخته تو رو، تا که یکدل بشن مردم دنیا،
ای حسین؛
حسین حسین حسین حسین…
خدا داده تو رو هدیه به عالم
چرا پس، ما قدر این روزا رو ندونیم…
یه‌ جا میگه حسین، کشتی نجاته
پاشو بیا تا، جا توی این کشتی زیاده…
حسین جان، ای پایان‌دهنده به غمای ناتمومم
یه جا بسپار بزارن کربلایی شم
خودت بدجور هوامو داشته باشی، هاا
منم اینجا شبیه تو غریبم
ولی من مامان و بابا دارم…
حسین‌جانم…
حسین چه میکنی با تنهایی‌هات
چه میکنی با اشک خواهر
چه میکنی با قلب تیکه پارهٔ بدجور شکستهٔ زینب!!
حسین‌جانم،
حسین‌جانم…
بزار برم یه‌ جای دور
یه جا به اسم کربلا
یه جایی که بگن همه، خوشا به اون سعادتش!
خوشا به اون سعادَتِش…

 

* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.

نویسنده: فردوس اولادامرعلی
تصویر وضعیت حق نشر:

وضعیت حق نشر:

حق نشر این نوشته برای داستان نویس نوجوان و نویسنده آن محفوظ است.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند. *