فهرست مطالب
Toggle🔮 مرحله اول: ایده اصلی دنیای فانتزیات را پیدا کن
هر دنیای فانتزی باید یک ایده مرکزی داشته باشد. از خودت بپرس:
- چه چیز خاصی در این دنیا وجود دارد؟
- چه چیزی آن را از دنیای واقعی جدا میکند؟
مثلاً:
- دنیایی که در آن جادو با موسیقی فعال میشود
- سرزمینی که در آن زمان برعکس میچرخد
- جهانی که اژدهاها پادشاه هستند و انسانها رعیت
👈 فقط یک ایده ساده اما جالب انتخاب کن. همین نقطه شروع جادوی توست!

🗺️ مرحله دوم: نقشه و جغرافیای دنیایت را طراحی کن
لازم نیست نقشهات حرفهای باشد. با یک مداد و کاغذ شروع کن.
سوالهایی که باید پاسخ بدهی:
- چند کشور یا سرزمین داریم؟
- آیا کوه، جنگل، دریا یا بیابان وجود دارد؟
- هر منطقه چه ویژگی یا خطر خاصی دارد؟
مثلاً:
- کوههای سایه: جایی تاریک که فقط موجودات شبزی آنجا زندگی میکنند
- دریای خاموش: در آن هیچ کشتیای زنده نمیماند
- جزیرهی شناور: سرزمینی در آسمان که فقط با ورد جادویی میتوان به آن رسید

⚖️ مرحله سوم: قوانین دنیای فانتزیات را بنویس
هر دنیای فانتزی باید قانون داشته باشد. بدون قانون، داستانت آشفته و نامفهوم میشود.
به این فکر کن:
- جادو چطور کار میکند؟ آیا همه میتوانند از آن استفاده کنند یا فقط بعضیها؟
- چه محدودیتهایی دارد؟ مثلاً استفاده بیش از حد از جادو باعث پیری یا ضعف میشود؟
- چه چیزی ممنوع است؟ مثلاً استفاده از جادوی سیاه، ورود به مکانهای خاص؟
👈 قانونگذاری باعث میشود دنیا واقعیتر بهنظر برسد و مخاطب راحتتر با آن ارتباط بگیرد.
🧝 مرحله چهارم: موجودات و نژادهای خاص بساز
آیا در دنیایت فقط انسانها هستند یا موجودات فانتزی هم وجود دارند؟
ایدههایی برای نژادها و موجودات:
- الفها: موجودات دانا با گوشهای تیز و عمر طولانی
- درفها: کوتاهقد، جنگجو و عاشق معدن
- سایهروها: موجوداتی از تاریکی که فقط در شب دیده میشوند
- حیوانات جادویی: مانند گربههایی که صحبت میکنند یا اژدهایان وفادار
توصیه: اگر موجودی میسازی، چند ویژگی خاص برای او تعریف کن:
- ظاهر
- قدرتها
- فرهنگ یا رفتار
- نقطهضعف

👥 مرحله پنجم: جامعه، فرهنگ و دین دنیایت را بساز
اگر دنیای تو کشور یا شهر دارد، پس مردم هم دارد. حالا باید بفهمی:
- مردم چطور زندگی میکنند؟
- حکومت چگونه است؟ (پادشاهی، دموکراسی، دیکتاتوری جادویی؟)
- چه باورهایی دارند؟
- آیا خدایانی یا موجودات مقدس دارند؟
- آیا مراسم و جشن خاصی دارند؟
مثلاً:
- هر سال جشن «شب روشنایی» برگزار میشود که در آن ستارهها صحبت میکنند
- همهی بچهها در ۱۲ سالگی باید یک امتحان جادویی بدهند تا سرنوشتشان مشخص شود

🧩 مرحله ششم: تضاد اصلی یا مشکل بزرگ دنیا را تعریف کن
دنیایی که همهچیز خوب و بیدردسر است، داستان ندارد! باید تضادی ایجاد کنی که داستان را پیش ببرد.
مثالهایی از تضاد:
- یک نیروی تاریک از اعماق زمین بیدار شده
- جنگی بین دو نژاد جادویی در حال شروع است
- منبع جادو در حال نابودی است
- قهرمان اصلی باید جلوی یک پیشگویی ترسناک را بگیرد
این تضادها سوخت حرکت داستان تو هستند.
🔗 مرحله هفتم: ارتباط دنیای فانتزی با قهرمان را مشخص کن
نویسندههای باهوش، همیشه دنیای داستان را با شخصیت اصلی گره میزنند.
مثلاً:
- قهرمان از دنیای دیگر آمده و باید دنیای جدید را نجات دهد
- قهرمان خودش از نژاد خاصیست که مردم از آن متنفرند
- قهرمان باید انتخاب کند: قدرت جادویی یا خانوادهاش؟
👈 شخصیتپردازی در دنیای فانتزی نباید از خود دنیا جدا باشد.
🪄 جمعبندی: دنیای فانتزی خودت را مثل یک بازی بزرگ بساز!
دنیای فانتزی مثل بازی ماینکرفت است: تو تصمیم میگیری که چه بسازی و چه قوانینی داشته باشد.
اما فراموش نکن که برای جلب خواننده، باید آن را واقعی و منطقی بنویسی.
همهچیز با یک ایده ساده شروع میشود… پس دستبهکار شو!