رویداد آنلاین و رایگان داستان نویسی و رعایت اصول نویسندگی - پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰
برندگان مسابقه داستان نویسی یلدای ۱۴۰۲ مشخص شدند! هم‌اکنون می‌توانید آثار برندگان را مشاهده نمایید.

بیابان مرگ

چند روزی است که در این بیابان سرگردانیم!! گویا در این بیابان بی انتها گم شده ایم!! دیگر نه آبی برای خوردن داریم، نه غذایی و نه رمقی در جان برای ادامه دادن به راهمان!!! گویا تقدیر در این است که در این بیابان بی انتها، بر روی این شن های داغ و سوزان، جان خودمان را از دست بدهیم!!!
رئیس کاروان آدم خونسرد و پر امیدی است. با اینکه شتر هایمان را از دست داده بودیم و مسیر را گم کرده بودیم و مرگ را چندین بار با چشمان خودمان شاهد بودیم، باز لبخند دلنشینی می زد و با حرف های امیدوارکننده به قلوب کاروانیان نور امید می بخشید:
ـــــ « اگر توکلت به او باشد، نجات پیدا خواهیم کرد. »
با اینکه شاید حرف های او چیزی جز یک امید باطل نبود اما این تنها کاریست که از دست او بر می آمد و همین برای ما همانند مصباحی ( چراغی ) در تاریکی روز است!!! در هر حال هم من می دانستم و هم تمام کاروانیان که نجات از اینجا ، اراده ای فوق یک انسان را می خواهد. از طرفی بی آبی و بی غذایی همه را کلافه کرده بود و از طرفی حیواناتی نه چندان درنده اما بسیار کشنده و خطرناک هر لحظه جان ما را تهدید می کردند؛ که همین بیشتر همه را می ترساند!!! مانده بودند از نیش عقرب جراره بترسند یا از تیزی دندان های گرگ های گرسنه!!! حواسشان به قدم هایشان باشد یا به کرکس های بالای سرشان و !!! ….
من هم می خواهم امیدم را حفظ کنم اما فکر نکنم در ژرفای روشنی روز هم دیگر برایم امیدی مانده باشد اما باز تمام تلاشم را می کنم تا که شاید بتوانم یک روز دیگر هم زنده بمانم!!!
داستان را خواندید؟!! به نظر شما افراد کاروان از این بیابان جان سالم بدر می برند؟ !! اما مقصود از این داستان چیست ؟ می خواهید بدانید؟!! پس خوب این مطلب رو بخوانید:
همه ما زنده ایم و تنها دلیل آن امید است!!! اگر امیدت رو حفظ کنی، حداقل می توانی یک روز دیگر زنده بمانی؛ و این اصل معنای زندگی است!!!
بهتر است بدانید در این وضعیت کرونا و اوضاع جهان، تنها چیزی که می تواند مارا نجات دهد امید است. پس هر شب و هر روز با خودت بگو ( من می توانم، من می توانم هر کار که می خواهم بکنم، من می توانم…..)

ارسالی از : ابوالفضل دهقانی

حق نشر این داستان برای داستان نویس نوجوان محفوظ است .

وضعیت حق نشر:

وضعیت حق نشر:

حق نشر این نوشته برای داستان نویس نوجوان و نویسنده آن محفوظ است.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *