اطلاعیه: بسیاری از بخش‌ها و امکانات وب‌سایت داستان نویس نوجوان در حال بازطراحی هستند و قابلیت دسترسی به آن‌ها وجود ندارد. برای اطلاع بیشتر از وضعیت این نگارش، بر روی علامت تعجب عبارت نسخه آزمایشی کلیک نمایید.

داستان نویس نوجوان

نسخه آزمایشی

نسخه ۱.۰: رونمایی از نسخه آزمایشی داستان نویس نوجوان

نسخه ۱.۱: معرفی مسابقه تابستانی ۱۴۰۳ و تغییرات جرئی دیگر

نسخه ۱.۲: انتشار نسخه جدید صفحه اصلی مجله داستان نویس نوجوان

نگارش 1.31
7 آبان 1403

دریا

نویسنده: حدیث پوراحمدی

کنار دریا رفتم کفشم را درآوردم لبه اش راه رفتم

ستاره ها و ماه به دریا می تابید

بعضی ها در دریا شنا می کردند چرا مردم شب شنا می‌کنند!؟ 😕

وایی وایی من کشتی نو رانی را می‌بینم که همه در آن سوار هستند

صدای موج ها به گوشم می‌رسید.

این صدا گیجم کرد خیلی آرامش بخش بود

می دانستید سفره ماهی هست؟

سفره ماهی یک چیزی خیلی خیلی وحشی است

که ‌‌‌شب ها فقط در دریا هست

مردم این را می‌دانند ولی بازم می‌روند

تا ب تابی را می بینم که در وسط دریا است خیلی وحشتناک است.

من سوارش شدم خیلی بالا رفتم احساس آرامش می کردم………..

 

* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.

نویسنده: حدیث پوراحمدی
تصویر وضعیت حق نشر:

وضعیت حق نشر:

حق نشر این نوشته برای داستان نویس نوجوان و نویسنده آن محفوظ است.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *