و تو هیچ گاه مرا ندیدی..
اما من خوب لبخند زیبای تو را به یاد دارم..
برق چشم هایت را..
که با چه اشتیاقی به دوست دیرینه ام نگاه می کردی..
* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.
و تو هیچ گاه مرا ندیدی..
اما من خوب لبخند زیبای تو را به یاد دارم..
برق چشم هایت را..
که با چه اشتیاقی به دوست دیرینه ام نگاه می کردی..
* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.
حق نشر این نوشته برای داستان نویس نوجوان و نویسنده آن محفوظ است.
برچسب ها:
داستان نویس نوجوان یک موسسه فرهنگی فعال در حوزه ادبیات و داستان نویسی کودکان و نوجوان است که فعالیت خود را از سال ۱۳۹۶ به صورت رسمی شروع کرده است.
هدف و رسالت ما در داستان نویس نوجوان، آشنایی نوجوانان و بزرگسالان با آثار و نوشتار یکدیگر و به نقد گذاشتن آثار توسط دیگر اعضا و همینطور کارشناسان با تجربه میباشد؛ در این امر مهم از اساتید دانشگاه و دبیران با تجربه ادبیات بهره برده میشود.
5 نظرات
تو بی نظیری دختر مطمئنم به بهترینا میرسی…
وای باور کنید چند لحظه ایستادم…متن رو دوباره خوندم…یکی از متن های کوتاه ولی آنقدر رسا و پر احساس،که هر کسی توانایی نگارش اون رو نداره…بسیار عالی بود،و شاید بزرگ ترین ترس من رو به رخ ام کشید…
ای جااااننننن 😍😍
بسیار عالی.کوتاه ولی به غایت تأثیر گذار 👌
اره کوتاه ولی کاملا ملموس