این وبلاگ واگذار می‌شود: فرهاد حسن زاده
درنا، نوجوان 16 سالهای است که به داستان‌نویسی علاقمند است. او یک روز در کتابفروشی آقای ذال دفتری پیدا می‌کند که از طریق آن به گذشته آقای ذال وارد می‌شود. درنا تصمیم می‌گیرد وبلاگی به راه بیندازد و ماجرای آقای ذال را بنویسد. داستان عشق او به دختری به نام فریبا که در زمان جنگ همراه با خانواده‌اش از آبادان نقل مکان می‌کند؛ اما کلید خانه را به ذال می‌سپارند تا یک روز برگردند. حالا سی سال از آن ماجرا می‌گذرد و خانواده فریبا هیچ وقت به آبادان بازنمی‌گردند. درنا با منتشر کردن داستان در وبلاگش، پای افراد تازه‌ای را به داستان بازمی‌کند.
بندبازان: دیوید آلموند
منطقه فقیر نشین تاثیر زیادی بر دومینینگ هال دارد. رفتن به سمت جرم و مجرمان بخش منفی آن است. بخش زیبای داستان همبازی شدن با هالی است و مهمتر از آن زمانی است که به نوجوانی می‌رسند و عاشق همدیگر می‌شوند. حتی فاصله‌ای که بچه‌های شرور محل‌شان بین آنها می‌اندازند هم باعث نمی‌شود برای همیشه هم دور بمانند. آن دو باهم بند بازی می‌کنند و زندگی‌شان نقاط مشترکی باهم دارد. نویسنده جدا از وجه اجتماعی رمان که به تبعیض‌های جامعه پرداخته است، به روابط عاطفی دو نفر نیز اشاره می‌کند که به زیبایی رمان افزوده است.
جنگ که تمام شد بیدارم کن: عباس جنهانگیریان
حامی، پسری جنگ زده است که خانواده‌اش را در بمباران از دست داده. او به همراه بی‌بی و دایی‌اش به شهر قم می‌آید تا کمی دورتر از جنگ زندگی جدیدی را شروع کند. در انبار خانه جدید دریچه‌ای وجود دارد که حامی از آنسوی آن با حوری حرف می‌زند. دختری که در پستوی خانه به دلیل تعصب پدر و نقشه‌های نامادری‌اش تمام وقتش را در آنجا به قالیبافی می‌گذراند. در بحبوحه جنگ و شرایط نامساعد، حامی و حوری کم‌کم به هم علاقمند می‌شوند؛ باهم کتاب و شعر می‌خوانند و به دنیای یکدیگر پا می‌گذارند.
عاشقانه‌های یونس در شکم ماهی: جمشید خانیان
داستان در زمان جنگ ایران و عراق می‌گذرد. سارا دختر 13 ساله داستان پیانویَش را خیلی دوست دارد و ناچار می‌شود با خانواده از آبادان به اهواز بروند. در راه با یونس و مادربزرگش روبه‌رو می‌شوند و پیانو را کنار می‌گذارند تا آنها در وانت جا بشوند. جمشید خانیان توانسته احساساتی که سارا به یونس دارد را نشان بدهد. سارا او را پنهانی دنبال می‌کند و از طرفی وانمود می‌کند که دلبسته یونس نشده است. عشق در سنین پایین شاید خام و بی‌اهمیت به نظر برسد اما این رمان نشان می‌دهد همیشه اینطور نیست.
خطای ستارگان بخت ما: جان گرین
بدون شک خطای ستارگان بخت ما یکی از پرطرفدارترین رمان‌های عاشقانه نوجوان در سالهای اخیر است که فیلم سینمایی موفقی نیز از روی آن ساخته شده است. داستان کتاب درباره عشق خاص هیزال و آگوست است که هر دو با سرطان دست و پنجه نرم می‌کنند. هیزال در 17 سالگی، کاملا ناامید شده و انتظار مرگ را می‌کشد تا اینکه آشنایی با آگوست در یکی از گروه‌های پشتیبانی سرطان، باعث می‌شود تا زندگی و مرگ هردوی آنها طور دیگری رقم بخورد.
پنج پا فاصله: ریچل لیپینکات
در زمان بیماری عاشق شدن پیچیده‌تر می‌شود؛ مثل رمان پنج پا فاصله. در این رمان دختری نوجوان به نام استلا به یک بیماری نادر تنفسی دچار شده و اغلب اوقات باید در بیمارستان بستری باشد؛ او در بیمارستان با ویل آشنا می‌شود. عشق آن دو به یکدیگر عجیب و غریب است چون بیماری ویل ایجاب می‌کند که کسی را لمس نکند، در غیر این صورت بیماری‌اش به فرد دیگری منتقل می‌شود.
مجموعه عاشقان ناشناس: محمدرضا یوسفی
نویسنده در این رمان، سراغ داستان‌های عاشقانه در اقوام مختلف ایرانی رفته و آنها را بازنویسی کرده است. داستان‌هایی که شاید تا به حال به گوشمان نخورده باشند. داستان‌های این مجموعه از ادبیات فولکلور کردی، ترکی، نواحی جنوبی کشور، لرستان و ادبیات ترکمن گرفته شده‌اند و منجر به آشنایی بیشتر نوجوانان با فرهنگ اقوام گوناگون می‌شوند.
نغمه‌ای برای الاگری: دیوید آلموند
راوی داستان، کلر، دوست الاست و خودش از نزدیک شاهد دلبستگی‌های این دو نوجوان به یکدیگر است. ارفئوس نوازنده دوره‌گردی است که می‌خواهد با کمک موسیقی بر مرگ غلبه پیدا کند و آشنایی الا با او تغییرات زیادی در زندگی هر دو ایجاد می‌کند.
