تخفیف بلک فرایدی آکادمی داستان نویس نوجوان آغاز شد. تا یکشنبه با ۵۰۰ هزار تومان تخفیف در دوره جامع داستان نویسی ثبت نام کنید!

داستان نویس نوجوان

نسخه آزمایشی

نسخه ۱.۰: رونمایی از نسخه آزمایشی داستان نویس نوجوان

نسخه ۱.۱: معرفی مسابقه تابستانی ۱۴۰۳ و تغییرات جرئی دیگر

نسخه ۱.۲: انتشار نسخه جدید صفحه اصلی مجله داستان نویس نوجوان

نگارش 1.31
7 آبان 1403

زنده موندن نصف زندگیست اما امید داشتن همه زندگیست

نویسنده: لیلا حامی

خداوند شعر و غزل
کلامش نشیند به دل تا ازل…

یه وقتایی لازمه به تلنگر تو زندگیمون یه امتحان یا شایدم حسابرسی ولی اگه تو تمام مراحل به وجود خدا اطمینان داشته باشی تنها نیستی…

می‌دونی کجایی زندگی باخت باید قبول کنیم؟!اونجا که دیگه امیدی نداشته باشیم،بدون غذا چند روز وبدون آب چند ساعت و بدون هوا چند دقیقه بیشتر زنده نمیمونیم،ولی هستن آدمایی که زندگی میکنن و بی امید زنده نیستن.خب این زندگی چطوری میبینم طرز نگاها فرق داره یکی رنگی میبینه باهاش خوشه،یکی مشکی میبینه مثل آسمان شب که یه وقتایی پر از نور ستاره هس و یه وقتایی فقط ماه رویت میشه،یا یکی شاید سیاه و سفید میبینه،ولی این تضاد ها خودش دنیا و رویایی پشت سر داره،وقتی کودکیم دوست داریم مثل آدم بزرگا باشیم و وقتی بالغ میشیم آرزوی کودکی رو‌ داریم،شاید بخاطر همین موضوع هست که خیلی از لحظه های شاید کوچیک گذر کردیم،همیشه منتظر معجزه بودیم و هستیم ولی متوجه نشدیم معجزه خودمون هستیم و باورمون به اتفاق کوچک،مثلا وقتی بارون میاد همه دنبال سرپناه هستن ولی کودک درونمون دوست داره آزادانه قدم بزنه یا حتی برقصه ولی ترس از عکس العمل آدمایی که هیچ تاثیری تو زندگیمون ندارن باعث میشه از این لذت منصرف بشیم چرا؟چون به خودمون باور نداریم و منتظر انتقاد بقیه هستیم و این باعث میشه از لذت های کوچیک دست بکشیم کم کم میشیم آدم بزرگایی دنیای سیاه به خود گرفتن و امیدی در ریشه قلبشون رشد نمیکنه،بیاییم خودمون شاد کنیم اون کودک درون بچه خودمون هست بهش محبت کنیم و عشق بورزیم و بذاریم تو دنیای رنگی قدم بزنه اینجوری تو شرایط سخت عذاب نمیکشی و تلاش مسکنی کودک عزیزت آسیب نبینه دنبال راه و چاه میکردی مثل یه والدین به فرزند خودش،اونجوری حتی با خوردن به زمین یه دل سیر میخندی بعد تلاش برای بلند شدن میکنی،مثل پدری که به فرزندش دوچرخه سواری یاد میده و وسط راه دستش رو برمی داره ولی از دور بازهم مراقب هست،یا مثل مادری که شب تا صبح بالای سر فرزندش بیدار میمونه تا حالش خوب بشه،اگه کودک درونمون حالش خوب باشه نسیم بهای همیشه تو زندگیت هست،با ناراحتی اون حال و هوای زندگی ابری میشه و غم انگیز،امید رو تو قلبت بکار بذار امید بهترین و مورد اعتماد ترین دوست کودک درونت بشه،بخند دوست من با لبخند زیبایی دنیا رو بیشتر کن ‌و لبخندهای زیادی رو دریافت کن،
زندگی سختی داره ولی اینکه زنده بمونی یا زندگی کنی همه چیز به تو بستگی داره پس انتخابی کن که از مسیر لذت ببری به مقصد فکر کردن فقط باعث میشه مسیر خسته کننده باشه.
زندگی اگر نوازنده هست تو باهاش ساز ها هماهنگ کن بذار کودک درونت مستانه بخنده و برقصه…

 

* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.

نویسنده: لیلا حامی
تصویر وضعیت حق نشر:

وضعیت حق نشر:

حق نشر این نوشته برای داستان نویس نوجوان و نویسنده آن محفوظ است.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *