دختری از دوستش پرسید: عشق چیست؟!
دخترک لبخند تلخی زد و گفت : عشق؟! ، هه عشق قابل بیان یا توصیف نیست.
در واقع کلمه ای که بتونه عشق و کامل توصیف کنه وجود ندارد!
کلمات و جملات تنها یک درصد عشق و توصیف میکنن.
عشق کامِل باید دیده بشه ، نه اینکه شنیده بشه!
عشق تنها حسیه که هم تلخه هم شیرین.
هم پر از درده هم پر از آرامش .
هم باعث لبخندت میشه هم باعث گریت.
هم میتونه تو رو نجات بده ، هم میتونه بکشتت.
هم میتونه مرحم زحمات بشه ، هم میتونه عامل زخمات!
هم میتونه عامل خوشبختیات بشه ، هم عامل بدبختیات!
عشق یعنی دوست داشتن بی حد و مرز؛ یعنی نمیشه براش اندازه ، زمان یا حتی شکل مشخصی در نظر گرفت.
عشق یعنی پرستیدن ؛ پرستیدن کهکشان سیاه چشمات ،موهای به رنگ شبت، پوستی به نرمی و لطافت گلبرگ گل!
عشق یعنی چیدن بزرگترین شاخه ی گندم در میان دشت گندم زار.
هرچی که جلوتر میری ، شاخه های بزرگتری در معرض دیدت قرار میگیرن .
این یعنی عشق ….!
در واقع عشق مثل زندگی کردنه. و کسی که از زندگی کردن بترسه، مرده ای بیش نیست!
پس عشقت و برای آدمی که لیاقت و ارزش عشقت رو نداره، هدر نده!
* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.
1 نظر شما *
با اینکه اعتقاد ندارم ولی خیلی قشنگ بود ✨