اطلاعیه: بسیاری از بخش‌ها و امکانات وب‌سایت داستان نویس نوجوان در حال بازطراحی هستند و قابلیت دسترسی به آن‌ها وجود ندارد. برای اطلاع بیشتر از وضعیت این نگارش، بر روی علامت تعجب عبارت نسخه آزمایشی کلیک نمایید.

داستان نویس نوجوان

نسخه آزمایشی

نسخه ۱.۰: رونمایی از نسخه آزمایشی داستان نویس نوجوان

نسخه ۱.۱: معرفی مسابقه تابستانی ۱۴۰۳ و تغییرات جرئی دیگر

نسخه ۱.۲: انتشار نسخه جدید صفحه اصلی مجله داستان نویس نوجوان

نگارش 1.31
7 آبان 1403

چگونه مهارت نوشتن خود را بهبود ببخشیم؟

تاریخ انتشار:

14 مهر 1401

زمان تخمینی مطالعه:

6 دقیقه

آذر فیروزی راد

نویسنده در مجله داستان نویس نوجوان

یک روز برای شما اتفاقی می‌افتد، یا شاهد ماجرایی هستید، یا داستانی را از کسی می‌شنوید. به محض اینکه مادر یا دوستتان را می‌بینید، همان اتفاق را برایشان تعریف می‌کنید.

اگر شما نویسنده باشید، آن اتفاق را برای یک صفحه‌ی سفید تعریف می‌کنید؛ یعنی همان‌طور که برای مادرتان تعریف می‌کنید، همان‌طور هم آن را روی کاغذ می‌نویسید. پس نوشتن نیز به اندازه حرف زدن ساده است. اگر دقت کنیم، می‌بینیم کسانی که خوب حرف می‌زنند، خوب هم می‌توانند بنویسند؛ به شرط آنکه بدانند نوشتن نیز مثل حرف زدن ساده است.

چرا نوشتن سخت به نظر می‌رسد؟

بسیاری از افراد نوشتن را یک عمل سخت می‌دانند و حتی در کلاس درس، بیشتر دانش‌آموزان ترجیح می‌دهند همه چیز را به‌صورت شفاهی بیان کنند. گاهی نیز از نوشتن هراس دارند. این وضعیت در مورد نوشتن نامه‌های اداری یا تقاضانامه‌ها هم صدق می‌کند؛ تا جایی که برخی به‌خاطر دشواری نوشتن، از درخواستشان صرف‌نظر می‌کنند.

بسیاری وقتی می‌خواهند درباره موضوعی بنویسند، مدت زیادی فکر می‌کنند که از کجا شروع کنند. در حالی که اگر بخواهند درباره همان موضوع صحبت کنند، بدون هیچ‌گونه تردیدی شروع به حرف زدن می‌کنند و ممکن است گفت‌وگویشان ساعت‌ها طول بکشد.

تفاوت حرف زدن و نوشتن در بیان تجربیات

فرض کنید از یک دانش‌آموز بخواهید درباره اتفاقاتی که در یک روز برایش رخ داده، بنویسد. او ممکن است این کار را بسیار دشوار بداند. اما همین دانش‌آموز به‌محض اینکه مادرش را می‌بیند، همه‌ی ماجرا را بی‌کم‌وکاست تعریف می‌کند. شاید یکی از دلایلی که حرف زدن را آسان‌تر از نوشتن می‌دانیم، تمرین و تکرار آن است. ما از کودکی هر روز حرف می‌زنیم و به نوعی حرف زدن را تمرین می‌کنیم، اما کمتر پیش می‌آید که بنویسیم و نوشتن را تمرین کنیم. پس تمرین و تکرار، یکی از عوامل مهم پیشرفت در نوشتن است.

چگونه مهارت نوشتن را بهبود ببخشیم؟

اگر نوشتن را به اندازه حرف زدن تمرین کنیم، در نوشتن نیز موفق خواهیم بود. البته باید توجه داشته باشیم که نوع حرف زدن‌ها با هم متفاوت است. مثلاً فرض کنید دو نفر طنزی را تعریف می‌کنند. نفر اول طوری تعریف می‌کند که هیچ‌کس نمی‌خندد، اما نفر دوم طوری تعریف می‌کند که همه از خنده روده‌بُر می‌شوند. یا فرض کنید که دو نفر ماجرایی را تعریف می‌کنند. اولی طوری تعریف می‌کند که هیچ‌کس تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد، اما نفر دوم طوری تعریف می‌کند که همه تحت تأثیر قرار می‌گیرند. همان‌طور که نحوه تعریف کردن‌ها متفاوت است، نوع نوشتن‌ها نیز متفاوت است.

ممکن است دو نفر ماجرایی را بنویسند. یکی به نکات ریز و حساس آن ماجرا دقت کند و آن را با جزئیات و شور و هیجان بنویسد، اما دیگری همان ماجرا را آن‌قدر کمرنگ و بی‌روح بنویسد که خواننده هیچ رغبتی به خواندن آن پیدا نکند.

تمرین جرأت نوشتن

حال که فهمیدید نوشتن مثل گفتن است، می‌توانید ماجرایی را که برای کسی تعریف کرده‌اید، همان‌طور روی کاغذ بیاورید و در نهایت آن را با صدای بلند برای خودتان بخوانید. در واقع شما با این کار جرأت نوشتن را در خودتان افزایش می‌دهید. البته باید گفت زبان نوشتاری با زبان گفتاری تفاوت‌هایی دارد که باید هنگام نوشتن این تفاوت‌ها را در نظر بگیرید.

تفاوت زبان نوشتاری و گفتاری

مثلاً یک فرد تهرانی را فرض کنید که موقع تمرین کردن می‌گوید: “هیش کدوم از بچه‌های کلاسمون نیومده بودن به جز من و دوسم که مبصر کلاس بود. مث این که هیش کی نمی‌دونست روز امتحان ریاضیه؟! بعدش هم فهمیدم که مبصر کلاس یادش رفته روز امتحان رو به بچه‌ها اعلام کنه…”

اگر یک فرد تهرانی بخواهد این‌گونه بنویسد، اولاً بچه‌های شهرستان‌های دیگر موقع خواندن آن با مشکل مواجه می‌شوند، چون ممکن است آنها با این لهجه آشنا نباشند و خواندن این جمله‌ها برایشان سخت باشد. ثانیاً اگر کسی بخواهد همین مثال را به زبان دیگری ترجمه کند، ممکن است مترجم به دلیل ناآشنایی با این لهجه، با مشکلاتی روبه‌رو شود. پس برای نوشتن باید زبانی را انتخاب کنیم که زبان رسمی و معیار کشور باشد و لهجه را از نوشته حذف کنیم.

تبدیل زبان گفتاری به زبان نوشتاری

اگر بخواهیم همین متن را به زبان نوشتاری بنویسیم، باید کلمات شکسته را کامل کنیم. در آن صورت، مثال بالا این‌گونه به زبان نوشتاری تبدیل می‌شود:

هیچ‌کدام از بچه‌های کلاسمان نیامده بودند به‌جز من و دوستم که مبصر کلاس بود. مثل اینکه هیچ‌کدام از آنها نمی‌دانستند که روز امتحان ریاضی است. بعد هم فهمیدم مبصر کلاس یادش رفته است روز امتحان را به بچه‌های کلاسمان اعلام کند.

البته ناگفته نماند که نویسنده می‌تواند در داستان‌هایش گفت‌وگوها را به زبان گفتاری و همراه با لحن و لهجه‌ی شخصیت‌ها بنویسد.

اهمیت ویرایش در نوشتن

یکی دیگر از مواردی که در زبان نوشتاری باید رعایت شود، این است که ممکن است هنگام حرف زدن از جمله‌های اضافی یا تکراری استفاده کنیم. اما وقتی متنی را می‌نویسیم، باید بعد از نوشتن آن را ویرایش کنیم و جمله‌های اضافی را که تأثیری در زیبایی و جریان ماجرا ندارند، حذف کنیم.

ساختار درست جمله در زبان نوشتاری

در زبان نوشتاری باید از ترکیب درست جمله‌سازی پیروی کرد، مگر آنکه برای زیبایی و آهنگین کردن یا برای تأکید، ترکیب جمله تغییر کند. البته این تغییر هم باید با کل نوشته هماهنگ باشد.

تفاوت‌های زبان نوشتاری و گفتاری

به طور خلاصه، تفاوت‌های زبان نوشتاری و زبان گفتاری به شرح زیر است:

  • لهجه و لحن: زبان گفتاری همراه با لهجه و لحن است، اما در زبان نوشتاری لهجه حذف می‌شود و از زبان رسمی و معیار کشور استفاده می‌شود.
  • استفاده از جملات اضافی: در زبان گفتاری ممکن است از کلمات و جملات اضافی استفاده شود، اما در زبان نوشتاری جملات غیرضروری حذف می‌شوند.
  • ترکیب جملات: در زبان گفتاری ممکن است جای فعل در جمله عوض شود (مثلاً: “شستی ظرف‌ها؟”) اما در زبان نوشتاری جمله باید از ترکیب درست پیروی کند (مثلاً: “ظرف‌ها را شستی؟”).

برگرفته از: چگونه داستان بنویسیم، صدیقه اسماعیل‌لو، تهران، انتشارات نگاه، ۱۳۹۶، صفحات ۱۶ و ۱۷
گردآوری از مه سیما نعمتی

دیدگاه‌ها

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *