سمک عیار قدیمیترین افسانه ایرانیان است که در قرن ششم توسط فرامرز بن خداداد کاتب ارجانی نوشته شده و داستان را صدق بن ابوالقاسم شیرازی روایت میکند. داستان سمک عیار ستایشنامه دلیریها و جوانمردیهای سمک و یاران اوست. موضوع اصلی این کتاب دلدادگی پسر شاه حلب یعنی خورشید شاه به دختر پادشاه چین یعنی مه پری است که سمک در راه وصال به او کمک میکند.
این داستان ساده و روان و سبکی دلپذیر دارد؛ نثر آن متعلق به قرن ششم هجری یعنی دوران شکوفایی نثر فارسی و دوران نگارش کتابهایی چون کلیله و دمنه و سیاست نامه است و در آن از دروغهای شاخ دار خبری نیست و در آن دلیری و پهلوانی به حد اعتدال ستایش میشود.
در این کتاب بسیاری از ضربالمثلها و اصطلاحات رایج دوران نویسنده حفظ شده. از این داستان فایدههای تاریخی و اجتماعی فراوانی برمیآید؛ مثلا اینکه عیاران در تمدن اسلامی دخالتی موثر دارند. در زمینههای اجتماعی نیز اطلاعاتی درباره آداب غذا خوردن، جنگ و صلح، لباس پوشیدن، ورزش، آرایش و لباس زنان و… به دست میدهد.
عیاران چه کسانی هستند؟
عیاران گروهی از جوانمردان بودند که اصول اخلاقی و مبارزاتیِ ویژهای را برگزیده و جوانمردی را پیشه خود ساخته بودند. عیاران گروهی بودند که طرفدار جوانمردی و بخشش و کمک به ضعیفان بودند اما گاهی به راهزنی و غارت کاروانها نیز دست میزدند.
عیار به معنای زیرک، چالاک. حیله بازی، مکاری، و جوانمردی آمده است. عیاری یکی از طرق تربیت قدیم بوده واز اواخر قرن دوم هجری وجود داشته. و عیاران اصول و روشهای مخصوصی در زندگانی داشتهاند که بتدریج با تصوف آمیخه بصورت فتوت در آمدهاست.
آنچه در فرهنگها درباره واژه عیار نوشته شدهاست، حاکی از آن است که این واژه در برگیرنده مفهوم چالاکی و شجاعت و جوانمردی است. ملک الشعرای بهار اعتقاد داشتهاست که لفظ عیار همان «اییار» فارسی و «ادییار» پهلوی است. برخی نیز واژه عیار را مترادف دزد و طرار و شبرو دانستهاند، اگر چه این نامها عمدتاً از سوی مخالفان آنان به آنها داده شدهاست.
از منابع بسیار مهمی که درباره عیاران آگاهیهایی در اختیار ما میگذارد، «قابوسنامه امیر عنصرالمعالی و سمک عیار فرامرز بن خداداد بن عبدالله الکاتب الارجانی میباشد.
آنچنان که در آن کتابها و برخی کتب دیگر میخوانیم، عیاران به سختی به اصول خود که اصول جوانمردان بود پایبند بودند و هر کس آن اصول را زیر پا میگذاشت به شدت کیفر میدید. اصل و ریشه جوانمردی از دیدگاه عیاران سه چیز بود: یکی آن که هر چه گویی بکنی و دیگر آن که خلاف راستی نگویی و سوم آن که شکیب را کار بندی. اما آن اصول عملی که در طول زندگی خود به کار میگرفتند، عبارت بود از رازداری, راستگویی, یاریِ درماندگان, عفت, فداکاری, استغنا و بی نیازی, دوستِ دوست بودن و دشمن ِ دشمن بودن, بیباکی و دلیری, دعوی نکردن, بازجست نکردن از کار کسان, پیمانداری, سوگند نشکستن, غمازی نکردن, گشاده دستی.
سمک عیار قدیمیترین داستان عامیانه فارسی است و همچنین از آنجاکه تمامی ویژگیهای یک رمان در آن وجود دارد، میتوان آن را قدیمیترین رمان نیز محسوب کرد. درخشانترین چهره این اثر سمک عیار پهلوانی دلیر و شجاع است که با کاردانی تمام نقشههای دقیق را طراحی و اجرا میکند؛ او هنرپیشهای بینظیر است گاه لباس زنان میپوشد و خود را به چهره شاهزادهای زیبا روی درمیآورد و گاه مست میشود و دشمن را فریب میدهد و آنها را در دام میاندازد.