من میخواهم خودم باشم
شاید همان دختری که لباس پسرانه میپوشد و موهایش را از ته میزند همانی که صدای خنده هایش در گوش های شهر رژه میرود
همانی ک نیمه های شب را با قدم زدن سپری میکند
من نیازی به انتخاب شدن توسط یک مرد را ندارم
من همانم که جنسیت ملاک او برای رفاقتش نیست
همانی که با آرایش صورتش را نمی پوشاند
همان بازیگری که روی صحنه لبخند زورکی نمیزند
و اشک را پشت قه قه هایش پنهان نمیکند ..
* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.