رویداد آنلاین و رایگان داستان نویسی و رعایت اصول نویسندگی - پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰

قلم

نویسنده: رضا شایسته

باز جمع گشتند نویسندگان
حاکمان قلم و دنیاهای آن
.
باز هم انجمنی بر پا شده
بساط بخور بخور مهیا شده
.
باز این قوم با لبخندهای زورکی
پشت صندلی ها نشستند علکی
.
می‌روند بر بالای سن همه نوبتی
میخوانند شعرها را چپکی
.
آنچنان شعر را آب و تابش میدهند
گویی میدان جنگ است و باید ببرند
.
حاضرین احسنت گویان کف میزنند
اما هیچ کدام معنی شعر را نمی‌فهمند
.
میدانند که بیشتر شعرها آبکی ست
از شکم سیری و تند تند و سرسری ست
.
همه منتظرند تا شعرها تمام شود
بزم بعد شعر بر شکم ها میهمان شود
.
حال نمیدانم این شعر ها و قصه های زیاد
چه سودی بر شکم های گرسنه مردم نهاد
.
قلمی کز درد این مردم فریادش نماند
همان به که تا پیری در نیستانش بماند

 

* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.

نویسنده: رضا شایسته
وضعیت حق نشر:

وضعیت حق نشر:

حق نشر این نوشته برای داستان نویس نوجوان و نویسنده آن محفوظ است.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *