رویداد آنلاین و رایگان داستان نویسی و رعایت اصول نویسندگی - پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰

هر چه در جا و مکان خود درخشد

نویسنده: میثم علیزاده

روز است و زمان پادشاهی خورشید…
زمین به خورشید گفت:
اگر باشی فقط عشق تو کافیست
در این دنیا فقط نور تو باقیست

خورشید اما قصد سفر کرد.
شب شد و ماه بر تخت پادشاهی نشست.
زمین به ماه گفت:
چه زیبا در آسمان شب می درخشی
چه شود نور خود بر ما ببخشی.

دمی حسد بین ماه و خورشید افتاد.
یک دم خورشید حاکم و کسوف شد.
دمی دگر ماه حاکم و خسوف شد.

زمین اینک دانست…
نه دل بر خورشید بستن مباح است که در شب به دست ماه بمیرم.
نه عاشق ماه شدن درست که روز شود و خورشید جایش بگیرد.

هر چه در جا و مکان خود درخشد، بی شک حاکم مطلق است و بی شک دنیای دگر در پیش است.

 

* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.

نویسنده: میثم علیزاده
تصویر وضعیت حق نشر:

وضعیت حق نشر:

حق نشر این نوشته برای داستان نویس نوجوان و نویسنده آن محفوظ است.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *