رویداد آنلاین و رایگان داستان نویسی و رعایت اصول نویسندگی - پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰

عاشقی در انتظار وصال

نویسنده: فائزه زمانی

گاهی وقت ها ما آدم ها عاشق و مجنون و شیدا هستیم اگه کسی از ما سوال کنه که عاشقی میگیم هستیم
و او با لبخندی میگوید او چه کسی است
اسمش چیست شغلش چیه و اهل کجاست و تمامی سوالات در ذهنش فوران و شروع به تلاتم میکنند
و او غافل از آن است که خود بارها به او اندیشیده ای اما پاسخی نیافته ای
اما میدانی که عاشقی و میدانی که یک روز این احساس به اوج نیز می رسد اما او چه زمانی برسد در تعجب و حیرانی به سر میبری
میدانی برای دخترکی که دبیرستانش رو به اتمام است رویای شیرین لباس عروس که روزی قرار است به تن کند هر روز مانند ستاره ای می درخشد و نور افشانی میکند دختر ها از روزی که شروع به شناختن خود میکنند می‌بافند رویای معشوقشان را و هر روز در خواب و رویا خود را کنار کسی که چهره ای نامشخص و همه چیزش نامعلوم است تصور میکنند آه چه رویای شیرینیست و لحظه ای از زندگی با شکوه تر از این است که خود را کنار کسی ببینی که روزی قرار است مرد تو باشد تو به او تکیه کن و یک زندگی را که پر از طراوت و عشق است تجربه کنی زندگی خدایی
و مردی که تو را با تمام وجودش بخواهد و عاشق سیرت تو باشد نه صورت تو چرا که این سیرت انسان است که میماند و صورت است که میرود
قدر لحظات خوب زندگیمون رو بدونیم و هر روز شاد تر از قبل و پر انرژی تر روزمون رو شروع کنیم 😊🌿

 

* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.

نویسنده: فائزه زمانی
وضعیت حق نشر:

وضعیت حق نشر:

حق نشر این نوشته برای داستان نویس نوجوان و نویسنده آن محفوظ است.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *