رویداد آنلاین و رایگان داستان نویسی و رعایت اصول نویسندگی - پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰

کتاب

نویسنده: صابر گشتاسبی

هر کتاب بخشی از وجود و زندگی نويسنده است کتاب ها را که می‌خوانیم برای ما صرفا داستان است اما برا نويسنده ان بخشی از درد هایش آرزوهایش شادی هایش خاطره هایش چیز هایی که شنیده نشده ست. درد هایی که جز روانه کردن ان بر روی کاغذ مرهم دیگری بر ان نیافته شادی هایی که کسی نبوده تا در ان با او شریک شود حسرت ها و آرزوهایی که جز روی کاغذ اتفاق نمی‌افتاد کتاب ها پرند از امید و ارزوها پر از شادی ها ممنوعه پر از لبخند و اشک های پنهان شده. این را تا قبل از اینکه دست به قلم شوم نمیدانستم. در کتاب ها می‌توان زندگی کرد ان طور که می‌خواهی میشود حرف هایت، خشم هایت بغض نشود می‌شود فریادشان زد گفتشان. می‌شود ادم هایی را حذف کرد می‌شود ادم هایی را داشته باشی همان هایی که در فکرت همیشه با تواند ولی روی کاغذ میتوانی داشته باشیشان، کنارت. میتوانی از دوست داشتن هایت نترسی. بی محابا عشق بورزی بدون ترس از قضاوت شدن و هر گاه خواستی بروی. بروی و پشت سرت را هم نگاه نکنی بروی دیگر فکر نکنی به گذشته یا میتوانی نگذاری بروند بمانند تا ابد اری روی کاغذ خیلی کارها می‌توان. می‌توان از بغض های فروخورده از حرف های ماسیده رو لب می‌توان از عشق های پنهانی شادی های کوچک و بزرگ غم و حسرت ها گفت می‌توان عشق را فریاد زد بدون ترس از قضاوت. شاید برای همین هاست که کتاب ها را دوست دارم. همان بخش از وجود آدم که ساکت ماند و چیزی نگفت و راهی جز روانه شدن روی کاغذ پیدا نکرد.

 

* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.

نویسنده: صابر گشتاسبی
تصویر وضعیت حق نشر:

وضعیت حق نشر:

حق نشر این نوشته برای داستان نویس نوجوان و نویسنده آن محفوظ است.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *