آنتوان دو سنت اگزوپری نویسنده شازده کوچولو، ۳۱ جولای سال ۱۹۴۴ در حین پرواز ناپدید شد. او آثاری به یادماندنی به یادگار گذاشت و مانند شخصیت‌های داستانی‌اش محبوب ماند.
آنتوان دو سنت اگزوپری در سال ۱۹۰۰ میلادی به دنیا آمد و ۴۴ سال بیشتر زندگی نکرد، اما در طول همین عمر کوتاهش نیز آثاری از خود به جای گذاشت که نام او را برای همیشه در تاریخ جاودانه خواهد کرد. «شازده کوچولو» اثری ویژه در ادبیات و از پرتیراژترین و پرفروش‌ترین کتاب‌ها در سراسر جهان به شمار می‌رود.
او نویسنده «شازده کوچولو»، فقط یک نویسنده نبو؛ بلکه علاوه بر نویسندگی در حرفه‌های دیگری مانند خلبانی و خبرنگاری هم تبحر داشت و به غایت ماجراجو بود. همین ماجراجویی و توانایی‌اش در داستان‌نویسی و خلبانی سبب شد پرواز به مولفه اصلی داستان‌هایش تبدیل شود.بی‌شک شهرت او بیش از هر چیز مرهون اثر به یاد ماندنی و جاودانه «شازده کوچولو» است که نخستین بار در سال ۱۹۴۳ به زبان فرانسه و سپس انگلیسی به چاپ رسید. این کتاب به بیش از ۲۰۰ زبان دنیا برگردانده شده که رکوردی کم‌نظیر در این حوزه محسوب می‌شود.همراه با ترجمه‌های مختلف این کتاب در سراسر جهان، بزرگانی مانند محمد قاضی، ابوالحسن نجفی و احمد شاملو نیز این کتاب را ترجمه کرده و هر یک از سبک خاص و متفاوتی در ترجمه این داستان بهره گرفته‌اند.بعد از مرگ دو سنت اگزوپری، هنرمندان مختلفی از کشورهای مختلف، برای خلق آثار هنری از داستان‌های اگزوپری بهره گرفتند. به تازگی انیمیشنی با اقتباس از همین رمان کلاسیک و تحسین شده آنتوان دو سنت اگزوپری، به کارگردانی مارک اوزبورن در حال آماده‌سازی و صداگذاری است.
اگزوپری علاوه بر این اثر خاطره‌انگیز دست‌نوشته‌های محبوب دیگری هم دارد که کتاب «باد، شن، ستاره‌ها» نیز یکی از آن‌هاست. «باد، شن، ستاره‌ها» عنوان کتابی شامل خاطرات و اندیشه‌های اگزوپری و مربوط به سال‌های ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۰ میلادی است، یعنی زمانی که او در خطوط هوایی غیرنظامی به عنوان یک خلبان، مسوول پروازهای پستی بود. انتشار این کتاب در سال ۱۹۳۹ میلادی با عنوان «زمین انسان‌ها» در فرانسه با استقبال زیادی روبه‌رو شد و توانست جایزه بزرگ رمان را از فرهنگستان فرانسه دریافت کند. همین کتاب در ایالات متحده هم مورد توجه قرار گرفت و به فهرست کتاب‌های پرفروش راه یافت.
اگزوپری در سال ۱۹۴۴ میلادی به یک عملیات شناسایی بر فراز آسمان فرانسه اعزام شد اما این پرواز او بی‌بازگشت بود. سال‌ها بعد، در هفتم سپتامبر سال ۱۹۹۸ خبری شنیده شد که برای خیلی از علاقه‌مندان به ادبیات جالب توجه بود. زنجیر نقره‌ای پوزه‌بند اسب نویسنده‌ای که سرنوشتش بی‌شباهت به داستان خلبان کتاب شازده کوچولو نبود و مرگش اسرار زیادی را به همراه داشت، بعد از سال‌ها در دریاهای جنوب فرانسه پیدا شد و بعد از آن، تلاش برای پرده برداشتن از مرگ مرموز آنتوان دو سنت اگزوپری شتاب بیشتری به خود گرفت، تا این‌که در سال ۲۰۰۰ یک غواص و باستان‌شناس در دریای مارسی به بقایایی از هواپیمای اگزوپری دست یافت.سال ۲۰۰۸ میلادی نیز خلبانی به نام «هورست ریپرت» اعلام کرد که خالق «شازده کوچولو» بر اثر تهاجم به هواپیمایش در دریا سقوط کرده و این‌گونه عمرش به پایان رسیده است؛ نویسنده‌ای که حدود هفتاد سال بعد از مرگش هم همچنان محبوب است.
همچنین تقریبا ۹۰ سال پس از فرود اگزوپری در کسوت یک خلبان در صحرای مراکش، یک موزه به افتخار کتاب «شازده کوچولو» در همان محل افتتاح شد. این موزه که در سال ۲۰۰۴ افتتاح شده بود، بعد از هشت سال کاملا به این نویسنده اختصاص یافت و زندگی این نویسنده مشهور روی دیوارهای آن نقش بست. تصاویر و متونی از تولد او در لیون فرانسه در سال ۱۹۰۰ تا مرگ اسرارآمیزش در سال ۱۹۴۴ در جریان یک عملیات اکتشافی پروازی بر فراز مدیترانه در این موزه گردآوری شده است.
منتخبی از گفتارها، اشعار و نامه‌های اگزوپری با عنوان «شاهزاده سرزمین عشق»، «خلبان جنگ»، «باد، شن، ستاره‌ها»، «نامه‌های آنتوان به مادرش»، «نامه به یک گروگان» (نامه‌هایی به یک ناشناس)، «پرواز شبانه» و «پرواز دریا صحرا» برخی آثاری هستند که تاکنون از اگزوپری در ایران منتشر شده‌اند.
جملات برگزیده آنتوان دو سنت اگزوپری
– با مرگ یک انسان، دنیای ناشناسی با او می‌میرد.
– ما باید بتوانیم نشانه‌ها را حتی در دوردست‌ها ببینیم و دریابیم.
– کسی نمی‌تواند یک دوست کهن را بیافریند و از نو بسازد.
– بچه‌ها باید نسبت به آدم بزرگ‌ها گذشت داشته باشند.
– چیزی که کویر را زیبا می‌کند این است که یک جایی یک چاه قایم کرده است.
– تا زمانی که در این دنیا گیر نیفتیم، نمی‌توانیم آن را در گمان آورریم و پیش‌بینی کنیم.
کتاب‌های برگزیده آنتوان دو سنت اگزوپری
- شازده کوچولو
- شاهزاده سرزمین عشق
- خلبان جنگ
- باد، شن، ستاره‌ها
- نامه‌های آنتوان به مادرش
- نامه به یک گروگان
- پرواز شبانه
- پرواز دریا صحرا
درخواست زندگینامه از سارینا احمدزاده
