سید محمدعلی جمالزاده، فرزند سید جمالالدین واعظ اصفهانی، یکی از روحانیون برجسته و مبارز نهضت مشروطه، در سال 1274 شمسی در اصفهان به دنیا آمد. او در خانوادهای فرهیخته و مذهبی رشد کرد که از ابتدا درگیر مسائل سیاسی و اجتماعی کشور بود. تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش اصفهان گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به بیروت، فرانسه و سوئیس رفت، جایی که تحصیلات متوسطه و عالی خود را به پایان رساند. پس از پایان تحصیلات، جمالزاده در ژنو سوئیس ساکن شد و در آنجا به فعالیتهای ادبی و علمی خود ادامه داد.
اولین مجموعه داستانهای جمالزاده با نام “یکی بود یکی نبود” در سال 1301 منتشر شد و بلافاصله او را به عنوان یکی از نوآورترین نویسندگان زمان خود به جامعه ادبی ایران معرفی کرد. این اثر، بهویژه با توجه به سبک و سیاق نوشتاری آن، نقطه عطفی در تاریخ ادبیات معاصر ایران به شمار میرود. جمالزاده با استفاده از زبانی ساده و روان، روایتی از زندگی و جامعه ایرانی را ارائه داد که پیش از آن در ادبیات فارسی بیسابقه بود. از دیگر آثار برجسته او میتوان به “صحرای محشر”، “دارالمجانین”، “راه آبنامه”، “قلتشن دیوان”، “معصومه دختر شیرازی” و “سرو ته یک کرباس” اشاره کرد. همچنین، او تعدادی از آثار نویسندگان اروپایی را نیز به فارسی ترجمه کرده است که این امر نشان از تسلط او بر زبانهای خارجی و ادبیات غرب دارد.
جمالزاده یکی از پیشگامان سبک سادهنویسی در ادبیات فارسی است. او با خلق آثاری که به زبان مردم نزدیک بود، دریچهای نوین به روی ادبیات معاصر گشود؛ راهی که بعدها توسط نویسندگانی همچون صادق هدایت و بزرگ علوی و نسلهای بعدی نویسندگان ایرانی ادامه یافت و به بلوغ رسید. لحن طنزآمیز و نیشدار جمالزاده در اغلب آثارش، بهویژه در نقد اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران در اوایل قرن چهاردهم، نمایان است. او با دقت و هنرمندی، چهرههای رجال فاسد، کارگزاران متظاهر و مردمان بوقلمونصفت را در داستانهایش به تصویر کشیده و نقد کرده است.
اگرچه داستانهای جمالزاده در مقایسه با نثر امروزی ممکن است کمی قدیمی و کهنه به نظر برسند، اما در زمان خود نثری نوآور و سنتشکن بودند که از نزدیک به زبان عامه مردم میپرداختند و پر از اصطلاحات و ضربالمثلهای عامیانه بودند. کار جمالزاده بدون شک ایجاد یک سبک کاملاً جدید در ادبیات فارسی بود که تأثیر عظیمی بر نویسندگان پس از او گذاشت. با این حال، به دلیل زندگی طولانیمدت در خارج از ایران، شناخت او از جامعه معاصر ایران محدود به تجربیات دستدوم بود و این امر تأثیری بر کیفیت برخی از آثار او گذاشته است. اگرچه او در ایجاد شخصیتهای داستانی مهارت خاصی داشت، اما برخی از آثارش از لحاظ بافت داستانی از استحکام کافی برخوردار نبودند. با این وجود، جایگاه او به عنوان یک پیشگام در سادهنویسی و نقد اجتماعی، جایگاهی است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد و او همچنان یکی از چهرههای برجسته و قابل احترام در تاریخ ادبیات فارسی به شمار میرود.