داستان نویس نوجوان ۷ ساله شد!🎉 ۶۵٪ تخفیف ثبت نام در دوره جامع آموزش داستان نویسی آغاز شد. این فرصت را از دست ندهید.

یاد تو

نویسنده: محدثه سهیلی راد

یاد تو ثانیه‌ای از خاطرم نمی‌رود. آن هنگام که دست‌هایم را می‌گرفتی و صدای خنده‌ات دل از خیابان و درختان پاییزی می‌برد و چه عاشقانه آسمان از زیباییت می‌گریست و دانه‌های اشکش رقصی مستانه می‌کردند بر روی ابریشم موهایت. چه غریبانه گم می‌شد صدای ناله‌ی سوزناک برگ‌ها در میان طنین دلنواز صدایت و چه غریبانه آسمان اشک می‌ریخت از دوری چشمانت و تو چه سخاوتمندانه انتخاب کرده بودی از میان آن همه دل داده دست‌های من را. همراه با قدم‌هایت گویا نبض زمین می‌زد، که با هر قدمت قامت درختان روی سرت خم می‌شد که مبادا آزارت دهد اشک‌هایی که بر می‌خواست از دل تکه‌تکه شده‌ی آسمان. برگ‌ها مست از بوی عطرت در مقابل باران سست می‌شدند و سریع‌تر فرود می‌آمدند به امید نشستن بر شانه‌ات اما چه حیف که قدرت رسیدن به تو را نداشتند و با افسوس بر دل زمین چنگ می‌زدند و دیگر حتی صدای ناله‌ای از آنها بر نمی‌خواست. قدم‌هایمان را تندتر می‌کردیم و وارد اولین کافه می‌شدیم. فنجان‌های گرم را برای گرما بخشیدن با دستانمان بغل می‌کردیم و خودنمایی‌های بخار که قصد جلب توجه داشت چه ناچیز بود در برابر صورتی که با لبخندی زیبا خیره‌ام شده بود.
شب‌هایی که ماه، چشمان آسمان را زینت داده بود و گرد اکلیل بر سراسر آسمان شب پاشیده شده بود، باز هم هيچکدام به چشم نمی‌آمد چرا که کل دنیا خلاصه شده بود در چشم‌های تو، چشم‌هایی که آسمان نقره باران شب را به سُخره گرفته بود.
چه رویایی بود دنیای من آن هنگام که با عطرت نفس می‌کشیدم و نبض زندگیم با حضور تو می‌تپید و تو از تمام جهان تنها دارایی من بودی و من از کل جهان از خدا تنها تو را می‌خواستم. اما محکمه‌ی سرنوشت به جرم عاشقی، حکم جدایی صادر کرده بود و من محو بودم در جایی فرای تصور آن هنگام که حکم در حال اجرا بود و چه تلخ بود آن روز که سرنوشت، زندگیم را تنها در مدت کوتاهی از روشنایی به اعماق تاریکی فرو برد. اما بازهم ناامید نشدم و بازهم از او تو را خواستم از کسی که تنها کسم بود و تو را در سرنوشتم نهاده بود و او خود بخشاینده‌ی مهربان است که چه غریبانه دوباره دست های تو را به من بخشید.

 

* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.

نویسنده: محدثه سهیلی راد
تصویر وضعیت حق نشر:

وضعیت حق نشر:

حق نشر این نوشته برای داستان نویس نوجوان و نویسنده آن محفوظ است.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *