داستان نویس نوجوان ۷ ساله شد!🎉 ۶۵٪ تخفیف ثبت نام در دوره جامع آموزش داستان نویسی آغاز شد. این فرصت را از دست ندهید.

مردم خوب جنگل

نویسنده: سمانه اویسی

سلام سلام بچه ها. گل های باغ دنیا
می خوام بگم براتون. قصه ای خیلی زیبا
قصه ی جنگلی سبز. که از شهر ما دوره
بچه ها جون بدونيم. زندگیش توش چه جوره
تو جنگل ها همیشه. یک سلطانی نشسته
بزرگِ و تنومند هيچ وقت نمی شه خسته
سلطان قصه ی ما. آقا شیر دلیره
مهربون و شجاعه. اما يه ذره پيره
یه روز که شیر قصه. مریض می شه بی چاره
توی خونه اش به جز آب هیچ چیزی اون نداره
از گشنگی نداره. توانی واسه رفتن
باید بره به دکتر واسه ویزیت اون حتما
توی جنگل هميشه. کلاغِ رو درخته
جارچیِ و خبر چین. روی شاخه نشسته
آقا شیره رو می بینه که رنگ و رو نداره
نگاه می کنه، انگار…. آقا شیره تب داره
صدا می ده غارو غار اهل جنگل خبر دار
شیرِ قوی جنگل. امروز شده چه بیمار
بیاید بریم عیادت. آقا شیره مريضه
کمک کنید بتونه. راه بره ریزه ریزه
می خواد بره به دکتر. که جغد مهربونه
اهل جنگل می دونند. درد همه رو می دونه
آقا جغد می پرسه که چی شده دوباره
سلطانِ جنگل می گه. دلش چه دردی داره
نمی دونه چی خورده. مریض شده بی چاره
آقا جغدِ به شیره. می ده یه ظرفی دوا
می گه بخواب یه جایی. آروم بی سَرصِدا
مردم خوب جنگل. رفتن به دیدن شیر
براش بردن خوراکی. تا بخوره بشه سیر
آقا خرگوشه برده. یه دسته هویج تازه
میگه بخور سلطانم. هویج پر از خواصه
آهو خانم می یاره. براش علوفه ی نرم
می گه بخواب شما روش تا بمونه تنت گرم
آقا خرسه می یاره. براش عسلِ شیرین
می گه بخور عزیزم. شاه خوب دل نشین
پلنگ خال خالی هم. آورده ظرفی میوه
بخور شیر مهربون میوه پر از ویتامینه
خانم ببره میاره. یه کاسه سوپ سبزی
میگه سلطان جنگل. سوپ خوبه واسه مریضی
آقا شیره نگاه کرد. به ظرف های روی میز
چرا منو دوست دارید؟ مردم خوب و عزیز
آقا روباهه می گه. آقا شیره می دونيد؟
چرا دوستت داریم ما؟ چون خوب و مهربونی.
برای ما، تو هستی. يه شیر خوب و شجاع
همیشه بودی با ما. هیچ وقت نبودیم تنها
هر وقت که تنها بودیم یا غصه ای، ما داشتيم.
کنارِ ما، تو بودی. ما رو تنها نذاشتی
حالا مردم جنگل. میان پيشت همیشه
تا خوب بشی، قوی شی. بشی سلطان بیشه
آقا شیره می دونه. باید قوی بمونه
تا که، توی جنگلش. هیچ کس تنها نمونه
بچه ها جون تموم شد. قصه ی شیر بیشه
اگه خوب بمونيم ما. هیچ کس تنها نمی شه.

* این نثر ادبی بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.

نویسنده: سمانه اویسی
تصویر وضعیت حق نشر:

وضعیت حق نشر:

حق نشر این نوشته برای داستان نویس نوجوان و نویسنده آن محفوظ است.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *