از خواب بیدار شدم ، با عجله لباس ام را پوشیدم و از خانه بیرون زدم و با تاکسی به سمت دانشگاه رفتم . تو راه آقای راننده رادیو روشن کرده بود. اخبار از هوای آلوده چند کشور جهان میگفت: و اینکه این آلودگی به حدی شده که مدت یک سال است که مدارس این کشورها تعطیل شده است. ناگهان، به یاد چندین سال قبل افتادم: درست سالی که من ابتدایی بودم و مدارس ما هم در آن موقع به علت یک بیماری جهانی به نام کرونا بسته، و کلاسها به صورت مجازی انجام میشد. چه روزای سختی بود مثل پرندهای در قفس در خانه زندانی شده بودیم حتی اجازه رفتن به خانه مامان بزرگ بابابزرگ را هم نداشتیم چون اعلام کرده بودند که در خانه بمانیم تا از انتشار آن مریضی لعنتی جلوگیری بشود اما خداراشکر با رعایت مردم و تلاش زیاد کادر درمانمان از بین رفت و شرایط به حالت قبل برگشت. حتی فکر اون روزها مرا آزار میدهد، در همین افکار بودم که آقای راننده گفت : خانم رسیدیم .روبروی دانشگاه پیاده شدم در مسیر تصمیم گرفتم امروز با دانشجوهایم از چیزهایی که دور و برمان هست ولی کمتر در رابطه با آن، حرف میزنیم صحبت کنم. وارد کلاس شدم موضوع بحث را با بچهها در میان گذاشتم. یکی از وجود پدر ومادر …یکی از وجود دوستان خوب که برایش بزرگترین نعمت است صحبت کرد هر کسی یک نظر میداد ولی کسی به آن چیزی که در فکر من بود اشاره نکرد. چرا نباید بچهها بدانند شرایط خوبی که الان در آن زندگی میکنند. همه حاصل سختیهای زیادی هست که نسل ما کشیدند، هوای پاک، آب پاک و فراوان، انرژیهایی که مصرف میکنند، امنیتی که در کشورمان حاکم است ،داشتن خانواده خواهر و برادر چرا که اگر ۲۰ سال قبل در آن دورانی که همه تصمیم به تک فرزندی یا کلاً به نداشتن فرزند فکر میکردند، هم اکنون هر کسی در تنهایی مطلق به سر می برد . دانشجویان بعد از شنیدن حرفهای من به فکر فرو رفتند یکی از دانشجوها سوال کرد:
از همه این نعمتها صحبت کردید اما از چگونگی حفظ آنها از گذشته تاکنون نگفتید: این درست سوالی بود که منتظر شنیدن اش بودم، پس شروع به صحبت کردم. بچهها ،من از دوران دبیرستان تصمیم گرفتم، که در رشتهای در دانشگاه تحصیل کنم تا بتوانم مشکلی از مشکلات جامعه را کم کنم. پس وارد رشته جامعه شناسی شدم و پس از پایان تحصیلاتم با تاسیس مؤسسهای شروع به تحقیق در مورد مشکلات جامعه و فرهنگ سازی در حل هر مشکل به شیوه صحیح آن بین مردم شدم. در زمینه راه حلی برای داشتن هوای پاک ، صرفهجویی آب ، جایگزینی انرژی خورشیدی به جای استفاده از سایر انرژیها که پس ازسالها به دست دانشمندان ساخته شد همچنین وطن دوستی که نتیجه آن امنیتی است. که هم اکنون داریم و شهرهای آبادی که در کشور عزیزمان میبینیم و داشتن نیروهای جوان و فعالی که نتیجه فرهنگ سازی در زمینه فرزندآوری بود چرا که اگر در این زمینه کار نمی شد ایرانی پیر ودور از علم و فناوری داشتیم. پس عزیزان من، تمام این نعمتهایی که در اطرافمان است ولی شما به آنها بیتوجهی میکنید، نتیجه تلاش و زحمت بیشمار مردم، دانشمندان و حتی انسان هایی که دیگر هم اکنون بین ما نیستند بدست امده است. پس بر شماست که این راه را ادامه دهید تا آیندگان و فرزندان شما هم در آرامش و آسایش زندگی کنند.
* این داستان بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.
2 نظرات
بسیار عالی و خلاقانه🥰🥰
خیلی ممنون❤️❤️