داستان نویس نوجوان ۷ ساله شد!🎉 ۶۵٪ تخفیف ثبت نام در دوره جامع آموزش داستان نویسی آغاز شد. این فرصت را از دست ندهید.

جک و جنگل (قسمت دوم)

نویسنده: علی اصغر کرامت

برای مطالعه قسمت اول این داستان به لینک رو به رو مراجعه کنید: جک و جنگل (قسمت اول)

فرمانروا گفت:《چطور بدون اجازه من در قلمرو من شکار می کنی؟و بعد آن را به زندان انداخت.》
جک روز های زیادی را در زندان قبیله سپری کرد،ولی روزی از آنجا فرار کرد.وقتی که سربازان دیااکو فهمیدند که او فرار کرده، به دنبال او گشتند ولی او را پیدا نکردند.جک در حال دویدن ناگهان دید که به یک دریا رسیده.دیگر داشت شب می شد و موقع خوابیدن بود.جک با خودش گفت:《بهتر است شب اینجا بخوابم و صبح که بلند شدم یک قایق درست می کنم و می روم.
وقتی که صبح شد،جک با چوب هایی که بغل ساحل بود یک قایق محکم ساخت و بعد روانه دریا شد.
وقتی که او و قایقش وسط دریا بودند یکدفعه باران شدیدی شروع به بارش کرد.تا اینکه کنترل قایق از دستان جک خارج شد.وقتی که باران بند آمد قایق روی یک جزیره ایستاد.او از قایق پیاده شد تا بعد از ماجرای باران یک استراحتی بکند.
بعد از اینکه جک از خواب بیدار شد با خودش گفت:《شاید در این جزیره گنج مخفی شده باشد؟شروع کرد به کندن جزیره.آنقدر کند و کند تا بالاخره به یک صندوق رسید.او در صندوق را باز کرد و باخوشحالی یک الماس را دید.
الماس را در جایی از قایق پنهان کرد و بعد به راه افتاد. او روز بعد به یک شهر رسید.جک الماسش را می خواست بفروشد آن را برد و در جایی فروخت و پول زیادی به دست آورد.
در آن شهر جک ثروتمندترین آدم شده بود.مردم آن شهر او را به فرمانروایی انتخاب کردند،و لقب او را قهرمان گذاشتند.او بعد از مدتی با زنی ازدواج کرد و آنها بعدا صاحب فرزندی به نام لئو شدند.مردم از قهرمان راضی بودند و خوشحال بودند که چنین پادشاهی نصیب آنها شده.قهرمان که دیگر پیر شده بود و لئو بزرگ شده بود.به پسرش گفت:《پسرم دیگر امیدی به من نیست.وصیت می کنم که بعد از من تو فرمانروا شوی.》
قهرمان مرد و فرمانروای آن شهر لئو شد》

 

* این داستان بدون هیچ ویرایش و تغییری و کاملا مطابق متن ارسال شده توسط نویسنده می باشد.

نویسنده: علی اصغر کرامت
تصویر وضعیت حق نشر:

وضعیت حق نشر:

حق نشر این نوشته برای داستان نویس نوجوان و نویسنده آن محفوظ است.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *