رویداد آنلاین و رایگان داستان نویسی و رعایت اصول نویسندگی - پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰

نگاهی دیگر به ادبیات داستانی معاصر

منتشر شده توسط:

نثر فارسی، پس از قائم مقام فراهانی و در آثار کسانی مانند: حاج زین‌العابدین مراغه‌ای، طالبوف، آخوندزاده، میرزا آقاخان کرمانی و زیر تاثیر آثاری که از زبان‌های اروپایی ترجمه میشد، به مرتبه بالایی از سادگی رسید و از هر جهت برای تحول به مرحله نثر داستانی آمادگی پیدا کرد. از طرف دیگر میراث ادب داستانی فارسی با زبان ویژه و ساده‌ای که بنا به طبیعت خویش داشته است، از گذشته‌های دور با شیوه سنتی به حیات خود ادامه می‌داد. آثار داستانی برجسته‌ای مانند سمک عیار، داراب‌نامه، حمزه‌نامه، ابومسلم‌نامه، طوطی‌نامه از گذشته‌های دور ادب فارسی به جا مانده بود. هزار و یک شب و امیر ارسلان نامدار نیز در واپسین دهه‌های عصر قاجار این میراث را گرانبارتر کرد. ساده‌نویسی فارسی در دوره قاجار مرحله ترجمه و سفرنامه‌نویسی را هم پشت سر گذاشت. هم سفرنامه‌های ایرانی و خارجی در سیر ساده‌نویسی موثر بود و هم ترجمه رمان‌ها و متون اروپایی توانست نثر فارسی را برای پذیرش قالب‌های جدید ادبی آماده کند. چه ترجمه حاجی بابای اصفهانی اثر جیمز موریه به قلم میرزا حبیب اصفهانی را نخستین رمان یا اثر داستانی فارسی به سبک نوین بدانیم و چه ترجمه ستارگان فریب خورده یا حکایت یوسف شاه نوشته آخوند‌زاده را که میرزا جعفر قراچه‌داغی به فارسی برگردانده بود و به هر صورت در سیر ادبیات داستانی آن دوره پای ترجمه به میان می‌آید.

ضرورت روی آوردن به رمان‌نویسی در عصر قاجار نگرش نوینی بود که نسبت به جامعه و مردم پیدا شده بود. این نگرش جدید را نخستین رمان‌نویسان تاریخی از جمله آخوندزاده به خوبی درک کرده و در آثار داستانی خود بر آن پای فشرده بودند. در این دوره داستان سفرنامه‌ای یا سفرنامه خیالی در کانون توجه نویسندگان قرار گرفت که آن هم از تحول در دیدگاه اجتماعی پدید آوردگانش حکایت می‌کرد. سیاحتنامه ابراهیم‌بیگ اثر حاج زین‌العابدین مراغه‌ای و مسالک‌المحسنین اثر طالبوف شرح سفرهایی خیالی است که هر کدام به گونه خاصی مسائل اجتماعی دوران خود را مطرح کرده‌اند و از نظر درونمایه و مضمون پدیده‌های نوینی در ادبیات ایران آن روز به شمار می‌آمدند که زبان فارسی و قالب داستان را برای ورود به مرحله داستان‌ نویسی جدید آماده می‌کردند.

قصه: به همه آثار خلّاقه‌ای که در آنها تأکید بر حوادث خارق‌العاده بیشتر از تحول شخصیت‌ها باشد و بیشتر مورد توجه قرار گیرد را قصه گویند. انواع قصه: اسطوره، حکایت‌های اخلاقی، افسانه تمثیلی، افسانه پریان، افسانه پهلوانان و… درواقع هر اثری که پیش از داستان نویسی مدرن در ایران وجود داشته زیر مجموعه قصه قرار می‌گیرد.

رُمانس: رُمانس به نوشتاری گفته می‌شود که داستانی عاشقانه- قهرمانه را روایت کند؛ اما قالب نظم کم‌‌کم کمرنگ می‌شود و جای خود را به نثر می‌دهد. مهمترین ویژگی رمانس عاشقانه بودن آن است یعنی نویسنده یا شاعر داستان عاشقانه دو نفر را روایت می‌کند که برای روایت بهتر این عشق از عنصر خیال استفاده می‌کند. بنابراین رمانس در ادبیات فارسی روایت داستان بلندی است که رُشد اخلاقی-اجتماعی قهرمان را از نوجوانی تا بلوغ توصیف می‌کند. معمولا قهرمان رمانس یک شاهزاده است و قصه یک دوره چهار یا پنج ساله را دربرمی‌گیرد اما محدوده جغرافیایی آن وسیع است؛ الگوی عام این قصه‌ها مخصوصا رمانس‌های منثور سفر یک عاشق برای پیدا کردن معشوق است. یعنی عاشق برای پیدا کردن معشوق به سفری می‌رود و به دنیای جن، دیو، غول، پری و دیگر موجودات فرا واقعی پا می‌گذارد و معمولا رمانس با اتحاد عاشق و معشوق، ازدواج و وصال آنها پایان می‌یابد؛ قهرمان تاجگذاری می‌کند و جانشین پدرش می‌شود و تا آخر عمر با همسرش به خوبی و خوشی زندگی می‌کند. ده اثر فارسی را می‌توان جزء رمانس قرار داد: ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی، خسرو و شیرین، هفت پیکر، شرفنامه و اقبالنامه نظامی، گل و نوروز و همای و همایون خواجوی کرمانی، جمشید و خورشید سلمان ساوجی، بهرام و گل اندام امین‌الدین صافی و همای‌نامه از شاعری ناشناخته.

داستان کوتاه: روایت نسبتا کوتاهی است که در آن گروه محدودی از شخصیت‌ها در یک صحنه منفرد مشارکت دارند و با وحدت عمل و نشان دادن بُرِشی از زندگی واقعی یا ذهنی در مجموع تاثیر واحدی را القا می‌کنند.

رمان: به اثر منثوری گفته می‌شود که گروه بیشتری از شخصیت‌ها از طریق کردار و گفتار در خلق آن مشارکت دارند و در مجموع غرض نویسنده آن است که تمام زندگی یا بخش عمده‌ای از آن را نزدیک به واقع یا چندان که در ذهن نویسنده می‌گذرد، نشان بدهد.

داستان کوتاه و رمان بیشتر از آنکه از نظر تاریخی واقعیت داشته باشند، آفریده ذهن و تخیل نویسنده‌اند؛ با این حال گاهی نویسنده می‌تواند از تاریخ و یا حوادث واقعی زندگی الهام بگیرد و براساس آن داستانی بپردازد. نویسنده می‌تواند لذت خواننده و آموزش به وی را هم در نظر داشته باشد، بدون اینکه از قصد اصلی داستان غافل بماند.

تفاوت داستان کوتاه و رمان:
  1. از نظر کمّی داستان کوتاه روایتی کوتاه‌تر از رمان است با کمتر از ده‌ هزار کلمه که حوادث و اشخاص آن محدودند و بر خلاف رمان، که ممکن است تاثیرهای متعددی بر خواننده برجای بگذارد، تاثیر واحدی را القا می‌کند.
  2. شخصیت در داستان کوتاه انسان کاملی است که گوشه‌ای از زندگی را روایت می‌کند، درحالیکه شخصیت رمان با زمان پیش می‌رود، رشد می‌کند و در ارتباط با محیط ابعاد و اجزای بیشتری از حیات را نشان می‌دهد.
  3. داستان کوتاه مثل جوانه‌ای است که شکوفه‌ای را در خود بپرورد و آن شکوفه بتواند به میوه تبدیل شود، درحالیکه در رمان، خواننده از همان ابتدا ناظر کاشتن تخم درخت است و در آخر هم بارآوری آن را با چشم خود می‌بیند.

بنابراین داستان کوتاه فشرده و خلاصه رمان نیست، بلکه ماهیت و ساختمان آن متفاوت است.

تفاوت داستان با حکایت و افسانه:

داستان به این معنی جدید با آنچه در گذشته به نام‌های افسانه، حکایت و حتی روایات تاریخی وجود داشت، تفاوت دارد. اولا در افسانه و حکایت به رابطه علت و معلولی و جریان یافتن حوادث در زمان و مکان معین توجه نمی‌شود؛ ثانیا به جای آنکه احوال عاطفی و درونی یعنی شخصیت انسانی قهرمانان به خواننده شناسانده شود به توصیف بیرونی آنها اکتفا می‌گردد. به علاوه افسانه و حکایت برخلاف داستان، بیشتر به پیام‌‌ها و موضوعات کلی می‌پردازد و هرگز در صدد نشان دادن به مساله‌ای برنمی‌آید. واقع نما بودن نیز در افسانه و حکایت شرط نیست.

 

داستان نویس نوجوان
نویسنده و گردآورنده: گلناز تقوائی

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تصویر وضعیت حق نشر:

وضعیت حق نشر:

حق نشر این اثر برای مجله داستان نویس نوجوان محفوظ است.