مکسی و من ۳
خب ببین مکسی من الان میرم دبیرستان و درس میخونم. دو ماه دیگه درسا تموم میشه و تابستون میرسه بعد میریم دنبال ماه خوبه؟ مکسی
خب ببین مکسی من الان میرم دبیرستان و درس میخونم. دو ماه دیگه درسا تموم میشه و تابستون میرسه بعد میریم دنبال ماه خوبه؟ مکسی
باب اسفنجی توی رستوران نشسته بود که یهو یک مشتری اومد و گفت: ـــ سلام من یه همبرگر میخوام. باب اسفنجی گفت: ـــ باشه بشینید
ـــ یک سوال تا حالا شده که یک فیلم یا سریال و یا یک کتاب بخونید و دوست نداشته باشید پایان داستان اونطوری که نویسنده
به یکی از پارک های نزدیک خونه ام رفتیم. به مکسی گفتم: ـــ خب مکسی الان باید چکار کنیم چطور اون دوستت کرم خاکی رو
خوابم می آمد اما چون امتحان داشتم تا صبح باید درس میخواندم اما نمیدانم چه شد که خوابم گرفت صبح با کلی استرس بیدار شدم
با النا به حیاط رفتیم. حیاط پر از گل های رز و درخت بود. النا گفت: ـــ وااای دختر چقدر قشنگند!! راستی اون همستر اونجا
داستان نویس نوجوان یک موسسه فرهنگی فعال در حوزه ادبیات و داستان نویسی کودکان و نوجوان است که فعالیت خود را از سال ۱۳۹۶ به صورت رسمی شروع کرده است.
هدف و رسالت ما در داستان نویس نوجوان، آشنایی نوجوانان و بزرگسالان با آثار و نوشتار یکدیگر و به نقد گذاشتن آثار توسط دیگر اعضا و همینطور کارشناسان با تجربه میباشد؛ در این امر مهم از اساتید دانشگاه و دبیران با تجربه ادبیات بهره برده میشود.
© کلیه حقوق مادی و معنوی این وبسایت برای داستان نویس نوجوان محفوظ میباشد.