سوپرمن یک ابرقهرمان تخیلی است که اولین بار در کتابهای کمیک آمریکایی معرفی شد. این شخصیت توسط نویسندهای به نام جری سیگل و هنرمندی به اسم جو شوستر خلق شد و اولین بار در کتاب کمیک Action Comics شماره ۱ (تاریخ جلد ژوئن ۱۹۳۸ ثبت گردید و در ۱۸ آوریل ۱۹۳۸ منتشر شد). از داستان سوپرمن در تعدادی رسانه دیگر اقتباس شدهاست که شامل سریالهای رادیویی، رمانها، فیلمها، نمایشهای تلویزیونی و تئاتر میباشد. داستان اینگونه آغاز میشود که سوپرمن در سیاره خیالی کریپتون به دنیا آمد و کال ال نام داشت. در کودکی، والدینش او را چند لحظه قبل از اینکه کریپتون در یک فاجعه طبیعی نابود شود، با یک سفینه فضایی کوچک به زمین فرستادند. کشتی او در حومه ایالت متحده آمریکا، نزدیک شهر خیالی اسمالویل فرود آمد. سوپرمن توسط کشاورزی به نام جاناتان و زنش مارتا کنت نجات پیدا میکند و آنهااو را کلارک کنت نامگذاری میکنند و در خانواده خود میپذیرند. کلارک تواناییهای مختلف مافوق بشری از خود نشان میدهد. او قدرت باورنکردنی دارد و پوست او غیر قابل نفوذاست. پدر و مادر خواندهاش به او توصیه کردند که از تواناییهایش به نفع بشریت استفاده کند و او تصمیم گرفت با جنایت مبارزه کند. او برای محافظت از زندگی شخصی خود لباسی رنگارنگ و مبدل میپوشید و هنگام مبارزه با جرم و جنایت از نام مستعار “سوپرمن” استفاده میکرد. کلارک در شهر خیالی متروپلیس آمریکا زندگی و در آنجا به عنوان روزنامه نگار برای دیلی پلنت کار میکرد. شخصیتهای فرعی داستان سوپرمن عبارتنداز: لوئیس لین،همکار روزنامهنگارش، جیمی اولسن، عکاس دیلی پلنت و پری وایت، سردبیر و دشمن سرسختش، لکس لوتور. سوپرمن کهن الگوی کلاسیک شخصیت ابرقهرمانی است: او لباسی عجیب و غریب میپوشد، از یک اسم رمز استفاده میکند و با کمک تواناییهای خارق العاده با شر مبارزه میکند.اگرچه شخصیتهایی قبلی وجود داشتند که مسلماً با این تعریف مطابقت دارند، اما این سوپرمن بود که گونه ابرقهرمانی را رایج کرد و قراردادهای آن را ایجاد کرد. سوپر من تا دهه ۱۹۸۰ پرفروشترین شخصیت ابرقهرمانی در کتابهای کمیک آمریکایی بود.
جری سیگل و جو شوستر در سال ۱۹۳۲ در حین تحصیل در دبیرستان گلنویل در کلیولند با یکدیگر آشنا شدند و به دلیل علاقه آنهابه ادبیات داستانی با هم پیوند خوردند. سیگل آرزو داشت نویسنده شود و شوستر آرزو داشت تصویرگر شود. سیگل داستانهای علمی تخیلی آماتوری مینوشت که خودش به عنوان مجلهای به نام علمی تخیلی، پیشرو گارد تمدن آینده منتشر کرد.
دوست او شوستر اغلب برای داستانهای او تصویر میکشید. در ژانویه ۱۹۳۳، سیگل داستان کوتاهی با عنوان “حکومت سوپرمن” در مجله خود منتشر کرد. شخصیت اصلی مردی بی خانمان به نام بیل دان بود که توسط یک دانشمند شرور فریب خورده و یک ماده مخدر آزمایشی مصرف میکند. این دارو به دان قدرت ذهنخوانی، کنترل ذهن و روشن بینی میدهد. اوازاین قدرتها بدخواهانه برای سود و سرگرمی استفاده میکند، اما پس از آنکه اثر دارواز بین میروداو دوباره یک ولگرد ناتوان میشود. سیگل و شوستر به ساختن کمیک استریپ(داستان مصور) با تمرکز بر ماجراجویی و کمدی روی آوردند. آنها میخواستند به نویسندگان روزنامه های سندیکایی تبدیل شوند، بنابراین ایدههای خود را برای سردبیران روزنامههای مختلف میفرستادند. بااین حال، سردبیران روزنامه به آنها میگفتند که ایدههای آنها به اندازه کافی هیجان انگیز نیست واگر آنها میخواهند یک کمیک استریپ موفق بسازند، باید چیزی پر شورتراز هر چیز دیگری در بازار باشد.
این امر باعث شد تا سیگل دوباره به عنوان یک شخصیت کمیک استریپ در سوپرمن توجه و دقت کند. سیگل قدرتهای سوپرمن را تغییر داد تا او را پر شورتر کند: مانند بیل دان، دومین نمونه اولیه سوپرمن برخلاف میلش توسط یک دانشمند بی وجدان قدرتهایی به او داده میشود،اما به جای تواناییهای روانی،او قدرت فوق بشری و پوست ضد گلوله به دست میآورد. علاوه براین،این سوپرمن جدید به جای یک شخصیت شرور، یک قهرمان مبارزه با جرم و جنایت است، زیرا سیگل خاطرنشان کرد که کمیک استریپها(داستانهای مصور) با قهرمانان قهرمان تمایل بیشتری به موفقیت دارند. در سالهای بعد، سیگل یک بار نشان داد که این سوپرمن شنل «خفاشمانند» را در برخی از تابلوها میپوشد، اما معمولاً او و شوستر توافق کردند که هنوز لباسی وجود ندارد و هیچ لباسی در اثر هنری باقیمانده وجود ندارد. سیگل معتقد بود که ناشران به دلیل جوان بودن و ناشناخته بودن او و شوستر، داستان آنها را رد میکنند، بنابراین او به دنبال هنرمندی بود که جانشین شوستر کند. وقتی سیگل به شوستر گفت که دارد چه کار می کند، شوستر با سوزاندن کمیک سوپرمن واکنش نشان داد و فقط جلد آن را باقی گذاشت.آنها به همکاری در پروژههای دیگر ادامه دادند، اما فعلاً شوستر با سوپرمن کاری نداشت. سیگل به هنرمندان متعددی نامه نوشت.اولین پاسخ در ژوئیه ۱۹۳۳ توسط لئو اوملیا برای او آمد.در فیلمنامهای که سیگل برای اومالیا فرستاد، داستان اصلی سوپرمن تغییر میکند: به این شکل که سوپر من یک «دانشمند ماجراجو» است که از آیندهای دور آمده، زمانی که بشریت بهطور طبیعی «قدرتهای زیاد خود» را تکامل داده است. درست قبل از اینکه زمین منفجر شود، او با ماشین زمان به دوران مدرن میگریزد و در آنجا بلافاصله شروع به استفاده از قدرتهای زیاد خود برای مبارزه با جنایت میکند. در ژوئن ۱۹۳۴، سیگل شریک دیگری پیدا کرد: هنرمندی در شیکاگو به نام راسل کیتون. کیتون کمیک استریپهای باک راجرز و اسکای رودز را کشید. در فیلمنامهای که سیگل در ژوئن برای کیتون فرستاد، داستان اصلی سوپرمن تکامل بیشتری پیدا کرد به این شکل که در آیندهای دور، زمانی که زمین به دلیل “فاجعه غول پیکر” در آستانه انفجار است، آخرین مرد بازمانده پسر سه ساله خود را به آنجا میفرستد. زمان تا سال ۱۹۳۵. ماشین زمان در جادهای ظاهر می شود که توسط رانندگان سام و مولی کنت کشف میشود. آنها پسر را در یک یتیم خانه رها میکنند،اما کارکنان برای کنترل او تلاش میکنند زیرااو قدرت مافوق بشری و پوست غیرقابل نفوذ دارد. کنتها پسر را به فرزندی قبول میکنند و نام او را کلارک میگذارند و به او میآموزند که باید از مواهب طبیعی خارقالعاده خود به نفع بشریت استفاده کند. سیگل و شوستر آشتی کردند و توسعه سوپرمن را با هم از سر گرفتند.این شخصیت از سیاره کریپتون به یک بیگانه تبدیل شد. شوستر لباسی را طراحی کرد که حالا به این شکل طراحی شده بود: جوراب شلواری با علامت S روی سینه، شلوارک و شنل.آنها در داستان جدیداز کلارک کنت روزنامه نگاری ساختند که وانمود میکند ترسو است و همکارش لوئیس لین را دختری تصور کردند که جذب سوپرمن جسور و توانا شده است اما متوجه نمیشود که سوپر من و کنت یک نفر هستند. سیگل و شوستر مجلات علمی ـ تخیلی و ماجراجویی را مطالعه میکردند، و بسیاری از داستانها شخصیتهایی با تواناییهای خارقالعاده مانند تلهپاتی، روشنبینی و قدرت مافوق بشری را نشان میدادند. طراحی بصری سوپرمن از تأثیرات متعدد ناشی شد. کت و شلوار تنگ و شلوارک از لباس های کشتی گیران، بوکسورها و مردان قوی الهام گرفته شده است. کلمه «سوپرمن» معمولاً در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ برای توصیف مردانی با توانایی بالا، اغلب ورزشکاران و سیاستمداران استفاده میشد.
سوپرمن در طول تاریخ انتشار خود بیش از هر شخصیت ابرقهرمان آمریکایی دیگری کتابهای کمیک فروخته است. یافتن ارقام دقیق فروش برای دهههای اولیه کتابهای کمیک سوپرمن دشوار است، زیرا مانند اکثر ناشران آن زمان، دیسی کامیکس این دادهها را از رقبای خود و در نتیجه عموم مردم پنهان میکرد، اما با توجه به روند کلی بازار در آن زمان، فروش اکشن کمیک و سوپرمن احتمالاً در اواسط دهه ۱۹۴۰ به اوج خود رسید و پس از آن به طور پیوسته کاهش یافت.
اطلاعات فروش اولین بار در سال ۱۹۶۰ عمومی شد و نشان داد که سوپرمن پرفروش ترین شخصیت کتاب های مصور دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بود. فروش دوباره از سال ۱۹۸۷ شروع شد. سوپرمن شماره ۷۵ (نوامبر ۱۹۹۲) بیش از ۲۳ میلیون نسخه فروخت، که آن را به پرفروش ترین شماره یک کتاب مصور در تمام دوران ها تبدیل کرد، به لطف رسانهای که در مورد مرگ ظاهراً دائمی این کتاب منتشر شد. شخصیت در آن مسئله. فروش از آن نقطه به بعد کاهش یافت. در مارس ۲۰۱۸، Action Comics فقط ۵۱۵۳۴ نسخه فروخت، اگرچه چنین ارقام پایینی برای کتاب های کمیک ابرقهرمانی به طور کلی طبیعی است. کتابهای کمیک امروزه به دلیل خوانندگان کم، یکی از جنبههای مهم مجموعه سوپرمن در نظر گرفته میشوند، اگرچه بهعنوان موتورهای خلاقانه برای فیلمها و نمایشهای تلویزیونی تأثیرگذار هستند. داستانهای کمیک را میتوان به سرعت و ارزان تولید کرد و بنابراین یک رسانه ایدهآل برای آزمایش است.
در حالی که کتاب های کمیک در دهه ۱۹۵۰ توسط کودکان خوانده می شد، از دهه ۱۹۹۰ به طور متوسط خواننده بزرگسال هم داشتهاست.